بیهوشی

/bihuSi/

    anesthesia
    swoon
    syncope
    unconsciousness
    anaesthesia

فارسی به انگلیسی

بیهوشی اعصاب
narcolepsy

مترادف ها

fit (اسم)
حمله، هیجان، بیهوشی، بند، تشنج، غش، قسمتی از شعر یا سرود

astonishment (اسم)
حیرت، شگفتی، خیرگی، بیهوشی، عجب، حیرانی، سرگشتگی

stupefaction (اسم)
بهت، گیجی، بیهوشی، گیج سازی، تخدیر

stupidity (اسم)
مزخرف، سفاهت، بیهوشی، بی علاقگی، خیره سری، خریت، حماقت، سبک سری، کند ذهنی

faint (اسم)
بیهوشی، ضعف، غش

anesthesia (اسم)
بیهوشی، بی حسی، داروی بیهوشی، حسگیر، هوش بری

trance (اسم)
بیهوشی، نشئه، از خود بیخودی

epilepsy (اسم)
حمله، بیهوشی، بیماری صرع

swoon (اسم)
بیهوشی، ضعف، غش

insensibility (اسم)
بیهوشی، بی حسی، بی عاطفگی، غیر محسوسی

پیشنهاد کاربران

من دوست دارم بچه هایم مررا با قرص خواباور بیهوش کنند و معنای بیهوشی:کما - اغما
بیهوشی یعنی به خواب بروید. لطفا با نظرم موافق باشید و مرا لایک کنید من دختری 9 ساله هستم
به معنای کما .
نام یک کتاب زیبا نوشته ی گُردِن کُرمن نیز هست .
این کتاب مناسب سنین بالای ۱۲ سال است و ژانر آن رئال است . می توانید آن را از انتشارات پرتقال مطالعه کنید .
این کتاب زیبا درباره ی پسری به نام چیس است که ( به دلایلی که نمی گویم و باید در کتاب بخوانید ! ) از پشت بام می افتد و حافظه اش را از دست می دهد ، او می داند چگونه کار هایش را انجام بدهد ، اما به یاد ندارد که در گذشته آنها را انجام داده یا خیر ، او حتی والدین خود را از یاد برده ، و حتی دیگر خودش هم به یاد ندارد . او که در گذشته پسر خیلی خوبی نبوده ، حالا یک فرصت دوباره دارد تا آدم بهتری نسبت به گذشته اش باشد .
...
[مشاهده متن کامل]

این کتاب یکی از کتاب های مورد علاقه ی من است و واقعا پیشنهادش می کنم .
با چیس همراه شوید در سفری که او به دنبال گذشته اش و اینده ای بهتر برای خود است !

Stupidness
اغما
کما

بپرس