بینا

/binA/

    sighted
    that can see
    not blind
    [fig.] clear - sighted

فارسی به انگلیسی

بینا بودن
see

مترادف ها

perspicacious (صفت)
زیرک، تیز هوش، بینا

discerning (صفت)
فهمیده، بینا

seeing (صفت)
بینا

پیشنهاد کاربران

من اسم خواهرم بیناس و اسم برادرم موسی بابام هروقت میخواد اینارو باهم صدابزنه میگه بی ناموسا بیاین
بینا. . . بینا شدن یعنی فهمیدن متوجه شدن. . . حدیثی
از امام علی ( ع ) :هر که بیاندیشد، بینا میشود. . . ( ( متوجه میشود، می فهمد ) )
مازنی: بَیْنا ( bayna ) / به معنای بافه ای از جنس علف یا ساقه ی برنج که با تاباندن آن، برای بستن دسته های علف یا برای ساقه ی درو شده ی آن به کار می رود. / به معنای عام، بند یا ریسمان برای بستن
بینا: ( ( بینا در پهلوی در ریخت وناگwēnag بکار می رفته است ) )
( ( از آن نامداران بسیار هوش
یکی بود بینادل و تیزگوش ) )
( نامه ی باستان ، جلد اول ، میر جلال الدین کزازی ، 1385، ص 294. )

من اسم خواهرم بیناس
اسم بینا یعنی ماه ، روشنایی
آجی جونم عاشقتم😍😘
بیننده

بپرس