بیمناک

/bimnAk/

    fearful
    afraid
    apprehensive
    insecure
    tremulous

فارسی به انگلیسی

بیمناک کردن
daunt, dismay, intimidate

مترادف ها

abhorrent (صفت)
شنیع، زشت، منزجر، مکروه، مغایر، ناسازگار، فرومایه، بیمناک

anxious (صفت)
بیمناک، مشتاق، ارزومند، دلواپس، اندیشناک

apprehensive (صفت)
بیمناک، نگران، درک کننده، با هوش، زود فهم

careful (صفت)
بیمناک، دقیق، ساعی، مواظب، متوجه، محتاط، بادقت، با احتیاط

fearful (صفت)
بیمناک، ترسان، ژیان، ترس اور، هراسناک

tremulous (صفت)
بیمناک، ترسان، لرزنده، مرتعش، لرزش دار، تحریر دار

umbrageous (صفت)
بیمناک، زود رنج، دارای سو ظن، رنجیده خاطر

پیشنهاد کاربران

کسی که نظر می دهد
سهم زده . [س َ زَ دَ / دِ ] ( ن مف ) ترسیده . بیمناک :
سهم زده کرگدن از گردنش
گور ز دندان گوزن افکنش .
نظامی .
ترسناک
ترسناک هراسان

بپرس