بیع

/bay~/

    selling
    sale

فارسی به انگلیسی

بیع شرط
revocable sale

بیع قطع
irrevocable sale

بیع نامه
bill (or deed) of sale

مترادف ها

selling (اسم)
بیع

پیشنهاد کاربران

بیع : انتقال مالکیت
بیع از باج ( باژ ) پارسی میاد که هم ریشه با buy انگلیسی هست
بیع:_ مبادله ( کالابه پول )
و
معاوضه:_مبادله ( کالا به کالا )
عقودمعین ج۱دکترکاتوزیان
بیع در زبان حقوق یعنی عقدی که به موجب آن مالکیت از دست فردی به طور کامل خارج شود و به دیگری انتقال یابد خواه ثمن آن پرداخت شود یا نشود
احل الله البیع و حرم الرباء
خداوند خرید و فروش را آزاد کرد و ربا را حرام
بیع=فروش
فروش ، خرید - هم به معنی خریدن و هم به معنی فروختن. تملیک عین است به عوض معلوم.
بیع عبارت از آن است که شخصی کالایی را به دیگری تسلیم نموده و بلافاصله وجوهی را دریافت کند
فروختن. . . دادن. . .

بپرس