بیست

/bist/

    twenty
    score

فارسی به انگلیسی

بیست ضربه شلاق خورد
he was given 20 lashes

بیست فرسخ چیزی کم
nearly 20 farsakhs

بیست و چهارساعته
circadian, round-the-clock

بیست و یک
vingt-et-un

بیست و یکم
twenty - first

بیست وخرده ای کتاب
twenty odd books

مترادف ها

twenty ()
بیست

پیشنهاد کاربران

بیست = به است = به ( خوب / نیک ) است ( استقرار / جای گرفته / شده ) => بیست= به شده = عالی ==== best
beh est === beh st
star / stone / stand , . . . . . که در همگی آنها st همان است می باشد و در stop نیز همان است و ماندن در جای و استقرار را میبینیم پس best = be st خوب شده یا عالی
درجه یک ، عالی، بهترین

بپرس