abhorrence (اسم)
انزجار، تنفر، بیزاری، وحشت
disgust (اسم)
انزجار، تنفر، بیزاری، نفرت، بی میلی
hatred (اسم)
تنفر، بیزاری، نفرت، ستیز، دشمنی، عداوت، کینه، غل، بغض
distaste (اسم)
تنفر، بیزاری، ازردن، بی میلی، بی رغبتی
loathing (اسم)
تنفر، بیزاری، نفرت، بی میلی
aversion (اسم)
بیزاری، نفرت، نا سازگاری
weariness (اسم)
بیزاری، فتور، خستگی، ستوه، ماندگی
horror (اسم)
بیزاری، وحشت، خوف، ترس، خوفناکی، دهشت، مورمور، ترس زیاد
abomination (اسم)
بیزاری، عمل شنیع، نفرت، زشتی، پلیدی، کراهت، نجاست
alienation (اسم)
بیزاری، بیگانه کردن، بیگانگی، انتقال مالکیت، خبط دماغ
ennui (اسم)
بیزاری، دل تنگی، خستگی، ملالت
tedium (اسم)
بیزاری، دل تنگی، خستگی، ملالت، یکنواختی
grudge (اسم)
بیزاری، کینه، بی میلی، غبطه، غرض، لج، اکراه
reluctance (اسم)
بیزاری، بی میلی، اکراه، مقاومت مغناطیسی
reluctancy (اسم)
بیزاری، بی میلی، اکراه، مقاومت مغناطیسی