بیرون کشیدن


    pullout

مترادف ها

extract (فعل)
اقتباس کردن، بیرون کشیدن، استخراج کردن، عصاره گرفتن

evoke (فعل)
احضار کردن، بیرون کشیدن، بر گرداندن، فرا خواندن

solicit (فعل)
تقاضا کردن، درخواست کردن، خواستن، بیرون کشیدن، جلب کردن، التماس کردن، تشجیع کردن، خواستار بودن، وسوسه کردن

draw (فعل)
نزدیک کردن، بیرون کشیدن، کشیدن، قرعه کشیدن، طرح کردن، دریافت کردن، گرفتار کردن، رسم کردن، منقوش کردن، طراحی کردن

aspirate (فعل)
با نفس تلفظ کردن، از حلق اداء کردن، خالی کردن، بیرون کشیدن

elicit (فعل)
بیرون کشیدن، استنباط کردن، استخراج کردن

پیشنهاد کاربران

تریدن . [ ت َ دَ ] ( مص ) بیرون کشیدن . ( فرهنگ جهانگیری ) . کشیدن و بیرون آوردن . ( برهان ) ( انجمن آرا ) ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ) . کشیدن . ( غیاث اللغات ) ( فرهنگ رشیدی ) . تزیدن . ( برهان ) . و اصح بمعنی کشیدن ، تزیدن باشد. ( فرهنگ رشیدی ) . و رجوع به تزیدن شود.
put out

بپرس