بیرون دادن ابگونه از لوله با فشارspoutبیرون دادن از سوراخ بدنpassبیرون دادن دودfumeبیرون دادن سیل وارpourبیرون دادن فواره وارspurtبیرون دادن گازfumeبیرون دادن لب ها به نشان خشمpoutبیرون دادن لب ها به نشان ناخشنودیpout
emission (اسم)نشر، صدور، بیرون دادن، خروج دفع مایعاتejaculation (اسم)بیرون دادنgive off (فعل)بیرون دادنexhale (فعل)بیرون دادن، دم براوردن، زفیر کردنexsert (فعل)بیرون دادن، برامده بودنthrow off (فعل)فرار کردن، دور انداختن، بیرون دادنooze (فعل)چکیدن، تراوش کردن، بیرون دادن، اهسته جریان یافتنgive out (فعل)توزیع کردن، اعلان کردن، پخش کردن، بیرون دادن، تمام شدن، کسر امدنvent (فعل)خالی کردن، فروختن، بیرون دادن، بیرون ریختنemit (فعل)خارج کردن، بیرون دادن، بیرون ریختن، انتشار نور منتشر کردنfling (فعل)انداختن، افکندن، بیرون دادن، پراندن، پرت کردن، روانه ساختنevolve (فعل)استنتاج کردن، در اوردن، بیرون دادن، گشادن، نمو کردن