بیختن


    refine
    screen
    sift
    to sift
    to bolt

فارسی به انگلیسی

بیختن ارد و غلات
bolt

مترادف ها

sift (فعل)
الک کردن، وارسی کردن، غربال کردن، بیختن

پیشنهاد کاربران

در لری بختیاری
بیختن / الک کردن: بِ دِن، بِهدِن
الک کردن ، سَرند
بیختن:
دکتر کزازی در مورد واژه ی " بیختن" می نویسد : ( ( بیختن در پهلوی وختن بوده است با بن اکنون وز wēz. بر پایه ی هنجارهای زبانشناختی، این مصدر در پارسی می بایست به ریخت گُخْتن در می آمد. بیختن که کاربرد "بیی ِ واژه است و ریختی میانین از" وختن" و "گختن" کاربردی گویشی می تواند بود که به پارسی راه جسته است. نمونه ای دیگر از این دست، واژه ی برنج است که در پارسی که ریخت فرجامین آن: گُرُنْج، به ندرت در متن های کهن به کار رفته است. ) )
...
[مشاهده متن کامل]

( ( به سر، مشک و دینار بر ریختند
بسی زعفران و درم بیختند ) )
( نامه ی باستان ، جلد اول ، میر جلال الدین کزازی ، ۱۳۸۵، ص ۳۹۷. )

بپرس