bulletin
فارسی به انگلیسی
مترادف ها
تاکید، مدعی، اعلامیه، اعلان، اگهی، اثبات، ادعا، بیانیه، اظهارنامه، تایید ادعا، اخبار
شرح، اعلامیه، اظهار، حکم، بیانیه، بیان، توضیح، عرضه داشت، تقریر، گفته، قطعنامه، قطعه نامه
اعلامیه، اعلان، اگهی، بیانیه، انتشار، ابلاغیه
اعلامیه، بیانیه، اشعاریه
خبر، اعلامیه، اشاره، بیانیه، نامه
بیانیه، پژوهشنامه، تابلو اعلانات، پژوهنامه، اگهی نامه رسمی، ابلاغیه رسمی، اگاهینامه
پیشنهاد کاربران
گفتارنامه
با بدیده گرفتن واژه ی �بیان� به آرش های �گقتن� و �بر زبان راندن / آوردن� می توان بجای آمیخته واژه ی �بیانیه�، �گفتار نامه� گفت و نوشت.
آمیخته واژه ی پیشنهادی سیاوشی خیابانی: �بیان نامه� را نیز می توان با اندک چشم پوشی درخور بکار برد.
با بدیده گرفتن واژه ی �بیان� به آرش های �گقتن� و �بر زبان راندن / آوردن� می توان بجای آمیخته واژه ی �بیانیه�، �گفتار نامه� گفت و نوشت.
آمیخته واژه ی پیشنهادی سیاوشی خیابانی: �بیان نامه� را نیز می توان با اندک چشم پوشی درخور بکار برد.
اعلامیه=بیانیه ( manifesto ) ( declaration ) =جارنامه، آگهی، سفرنگ نامه.
نوشته اى ازسوى:سازمان, خوب و یا
شخص مسؤلی.
شخص مسؤلی.
بیان نامه
بنیان مایه= بیانیه
نزدیکترین برایرش آگاهی نامه است که واسه اعلامیه و مانیفست هم میگند. دوستمون که گفته گزارنامه درست نیست چون گزارنامه به کتاب تعبیر خواب می گن.
گزارنامه