destitution (اسم)فقر، بی چیزیindigence (اسم)فقر، بی چیزی، تنگدستی، لزوم، نداری، نیازمندی، تهی دستیdisinvestment (اسم)بی چیزی، اتلاف سرمایه، خرج دارایی