بی لگام


    unbridled
    unbridied
    [fig.] dissolut

فارسی به انگلیسی

بی لگام در سخن
outspoken

پیشنهاد کاربران

مهار گسسته
بی قید
بدون مربی تربیت شدن
لاابالی
هرزه
صفتِ فردی که هر کاری دلش بخواد میکنه بدون در نظر گرفتنِ پیامدهای رفتارهایش