impetuous
بی قرار
/biqarAr/
فارسی به انگلیسی
مترادف ها
نگران، بی قرار، مشتاق
بی قرار
مضطرب، بی قرار، بی آرام
بی قرار، ناراحت، بی آرامی
بی قرار، گیج کننده، دارای تب لازم
بی قرار، سرکش، کله شق، چموش، رام نشو
بی قرار، متغیر، تغییر پذیر، بی وفا، بی ثبات، پر از تنوعات
بی قرار، هرزه، پر شهوت، نرم، لیز، گریز پا
پیشنهاد کاربران
بی قرار نام آلبومی است با صدای شهرام ناظری و آهنگسازی محمد جلیل عندلیبی که در سال ۱۳۶۶ منتشر شد
• آواز: شهرام ناظری
• آهنگساز و سرپرست گروه: محمد جلیل عندلیبی
• گروه مولانا:
• جمشید عندلیبی: نی
... [مشاهده متن کامل]
• بیژن کامکار: رباب، دف
• منصور سینکی: تار
• اردشیر کامکار: کمانچه
• محمد فیروزی: بربط
• جمشید محبی: تنبک
• جلیل عندلیبی: سنتور
• داود گنجه ای: کمانچه
• جلال ذوالفنون: سه تار
• جمشید عندلیبی: نی
• پیش در آمد و تصنیف بی قرار
• ساختهٔ علی مردان
• شعر از مولوی
• برداشتی محلی کردی
• شعر از مولوی ( مثنوی معنوی ) ، حافظ و سعدی
• پیش درآمد ( وداع یار )
• ساختهٔ جلیل عندلیبی
• شعر از سعدی
• ساختهٔ جلیل عندلیبی
• شعر از سعدی
• آواز: شهرام ناظری
• آهنگساز و سرپرست گروه: محمد جلیل عندلیبی
• گروه مولانا:
• جمشید عندلیبی: نی
... [مشاهده متن کامل]
• بیژن کامکار: رباب، دف
• منصور سینکی: تار
• اردشیر کامکار: کمانچه
• محمد فیروزی: بربط
• جمشید محبی: تنبک
• جلیل عندلیبی: سنتور
• داود گنجه ای: کمانچه
• جلال ذوالفنون: سه تار
• جمشید عندلیبی: نی
• پیش در آمد و تصنیف بی قرار
• ساختهٔ علی مردان
• شعر از مولوی
• برداشتی محلی کردی
• شعر از مولوی ( مثنوی معنوی ) ، حافظ و سعدی
• پیش درآمد ( وداع یار )
• ساختهٔ جلیل عندلیبی
• شعر از سعدی
• ساختهٔ جلیل عندلیبی
• شعر از سعدی
بی قرار ( فیلم ۱۳۷۳ ) فیلمی به کارگردانی مجید قاری زاده و نویسندگی بهروز خلجی، فریبا طایفه حسینی ساختهٔ سال ۱۳۷۳ است.
مسلوب القرار ؛ بی آرام.
جدای واژه ی غَلِه میتوان برای بیقراری از واژه های تاپاک ، تاباک ، تپاک و تپیدن ( تپش ) بهره جست
غَلِه ؛ هم بی قراری چم میدهد
دل نگران. [ دِ ن ِ گ َ ] ( ص مرکب ) مضطرب پریشان حواس. که ترسد و نداند چون شود از نیک و بد. ( یادداشت مرحوم دهخدا ) . چشم براه. منتظر. ( ناظم الاطباء ) . مشوش سخت منتظر :
کشته غمزه خود را به زیارت دریاب
زآنکه بیچاره همان دل نگرانست که بود.
حافظ.
|| ملول. اندوهگین. ( ناظم الاطباء ) .
کشته غمزه خود را به زیارت دریاب
زآنکه بیچاره همان دل نگرانست که بود.
حافظ.
|| ملول. اندوهگین. ( ناظم الاطباء ) .
هرجایی
برابر پارسی: بی تاب، پریشان، خسته دل، سراسیمه، نا آرام