inept (صفت)بی معنی، چرند، نامربوط، نادان، ناجور، بی عرضه، بی منطقincapable (صفت)ناتوان، عاجز، بی مهارت، بی عرضه، نفهم، محجور، نا قابلslouchy (صفت)خمیده، تنبل، بی عرضهstick-in-the-mud (صفت)محافظه کار، بی عرضهdowdy (صفت)کهنه، بی عرضه
ineptshiftlessناسزا مرد. [ س َ م َ ] ( ص مرکب ، اِ مرکب ) مرد ناشایسته . بی لیاقت . نالایق . بی کفایت : بدو گفت کاین نزد چوبینه برتن ناسزا مرد بی سر شمر. فردوسی .عُرضه و عَرضه یه جور نوشته میشهبی بُتهلهجه و گویش تهرانیبدون جربزه ، بیعرضهببو گلابی - دست و پا چلفتیدون همتانببودر اصطلاح عامیانه میگویند+ عکس و لینک