بی تصنع


    artless
    native

مترادف ها

unassuming (صفت)
ساده، افتاده، بی تکلف، بی ادعا، بی تصنع

پیشنهاد کاربران

بی ساخته. [ ت َ / ت ِ ] ( ص مرکب ) ( از: بی ساخته ) بی آرایش و بی زینت. || بی تزویر. || ساده لوح. ( ناظم الاطباء ) . ساده و بی تکلف و بی تصنع. ( آنندراج ) . رجوع به ساخته شود.

بپرس