بی احتیاطی

/bi~ehtiyAti/

    imprudence
    want of precaution
    improvidence

فارسی به انگلیسی

بی احتیاطی کردن
to be incautious, to be careless or imprudent

مترادف ها

incaution (اسم)
بی پروایی، بی اعتنایی، بی ملاحظگی، بی احتیاطی

improvidence (اسم)
اسراف، بی احتیاطی، عاقبت نیندیشی

indiscretion (اسم)
بی خردی، بی ملاحظگی، بی احتیاطی، بی عقلی

imprudence (اسم)
نابخردی، بی احتیاطی، بی تدبیری، بی مبالاتی

پیشنهاد کاربران

indiscretion
بی - اِحتیاطی: سربەهوایی، بیفکری، بیپروایی، ناهشیاری
منظور از �بی احتیاطی� این است که شخص اعمالی را مرتکب شود که عموما اشخاص متعارف در این موقعیت انجام نمیدهند
ناپرهیزی
carelessness

بپرس