بی احترامی

/bi~ehterAmi/

    disrespect
    dishonour
    desecration
    indignity
    irreverence

فارسی به انگلیسی

بی احترامی به مقدسات
profanity

بی احترامی کردن
desecrate

مترادف ها

disparagement (اسم)
کاهش، توهین، بی اعتباری، بی احترامی، خوار شماری، انکارفضیلت

insolence (اسم)
توهین، تکبر، غرور، جسارت، گستاخی، خود بینی، اهانت، بی احترامی، ادعای بیخود

disrespect (اسم)
بی حرمتی، خرق، اهانت، عدم رعایت، بی احترامی

disrepute (اسم)
رسوایی، بد نامی، بیابرویی، بی احترامی

پیشنهاد کاربران

بی احترامی: بی پیشوندی پارسی و احترام واژه ای عربی است که پسوند پارسی ی به آن افزوده شده است:
همتای پارسی این است:
بیریزی birizi ( کردی )
اسائه ادب
affront
بی احترامی کسی که بهت احمیت نده
کسی که رعایت و ملاحظه ی طرف مقابلش را نکند نسبت به او بی احترامی کرده است.
ناسپاسی
ارج شکنی
بی آزرمی
بی سنایی
توهین، اهانت
بی اهمیتی بی لذتی افسوس اشتباه دردبی درمان یک عمر سوختن . و ساختن .
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١١)