بی اثر سازیnullificationبی اثر کردنabrogate, deactivate, frustrate, inactivate, negate, neutralize, nullifyبی اثر کنندهneutralizer
ineffective (صفت)بی نتیجه، بیهوده، بی اثر، بی فایده، غیر موثرineffectual (صفت)بی نتیجه، بیهوده، بی اثر، بی فایده، غیر موثرfutile (صفت)خنثی، پوچ، بیهوده، عاری از فایده، عاطل، بی اثر، بی فایده، باطل، عبیindifferent (صفت)لا ابالی، لا قید، بی علاقه، بی اثر، بی حالtrackless (صفت)بیراهه، بی اثر، بی نشان، بی رد پا، بی جاده، بی ریلinefficacious (صفت)نا سودمند، بی اثر، بی فایده، بی خاصیتinactive (صفت)سست، تنبل، بی کاره، بی اثر، بی جنبش، غیر فعال، بدون فعالیت، کساد، ناکنش ور، بی حالfeckless (صفت)سست، بی اثرnugatory (صفت)پوچ، بی اثر، ناچیز، منفیnull-and-void (صفت)بی اثر، باطل و بی اثرtraceless (صفت)بی اثر، بی نشان
بی هنایشگم ، نیست ، ناپیداناکارا، ناکارآمد، بی بازده، بیهوده، بی نشانبدون فایده ، بدون تغییر دادنبیخودبیخودیبیجابی اثر. :. خنثینافرجام+ عکس و لینک