بوکس

/boks/

    box
    punch
    boxing

فارسی به انگلیسی

بوکس باز
boxer

بوکس بازی
boxing

مترادف ها

box (اسم)
ضرب، جای ویژه، صندوق، اطاقک، جعبه، بوکس، قوطی، محفظه، لژ، جعبه، توگوشی

boxing (اسم)
بوکس، مشت زنی، مشت بازی

پیشنهاد کاربران

ورزشی برای زورگفتن افرادی که به این چیزا علاقه مندنیستن ازش برای کشتن افراد ضعیف استفاده میکنن
الان ازبوکس برای گردن کلفتی استفاده میشه یعنی کسی که زورش زیاده ضعیف کشی کنه
دختر بوکس باید بجنگ. . .
اگه نجنگه که دختر نیست. . .
معنی بوکس در زبان ترکی:
B�kبُک=پرش، جستن، جست، جهش، جهیدن، خیز، لگد پرانی، کتک کاری، ضربه، کوبش، زد و خورد، و. . فعل امر بُکمک B�kmek=از جا پریدن، جهیدن، جفتک زدن، از روی چیزی پریدن، لگد زدن، به یکدیگر پریدن، کتک کاری کردن، مشت و لگد زدن، شاخ به شاخ شدن ( مثل حیوانات که با پریدن به سمت یکدیگر سر یا شاخشان را به هم می کوبند، و. . .
...
[مشاهده متن کامل]

Biri - birine b�kdiler بیر بیرنه بُوکدیلِر= به یکدیگر پریدند ( کوبیدند ) ، به یکدیگر ضربه زدند
�st�ne b�k اوستونه بُوک ( b�k �st�ne بُوک اوستونه ) = به روبش ( چهره اش، صورتش ) بپر ( بکوب ضربه بزن )
Boxبُکس b�k �s بُوک اوس، بُوکس= ضربه ( لگد ) به رو ( مقابل، چهره، صورت، رخسار، و. . . ) ، بوکس، نوعی ورزش و آن عبارت از مشت زدن دو تن است بیکدیگر، با دستکشهای مخصوص ، در زمینی مربع ( رینگ ) . مشت زنی. ( فرهنگ فارسی معین ) . از �باکس � انگلیسی. ضربت. نوعی از ورزش که دو مبارز باضربات مشت به یکدیگر حمله می کنند و در فرانسه علاوه از ضربات مشت ضربات پا نیز متداول است. ( از لاروس )

ما بوکسرا از چپ بخوریم از راست میزنیم

بپرس