بول

/bul/

    piss
    urine

مترادف ها

urine (اسم)
شاش، ادرار، بول، پیشاب، زهر اب

پیشنهاد کاربران

بول ( انگلیسی: Bol ) یک فیلم اردو زبان به کارگردانی شعیب منصور محصول سال ۲۰۱۱ کشور پاکستان است.
بول
منابع• https://fa.wikipedia.org/wiki/بول_(فیلم)
بول به معنای ( پُر، فراوان ) از واژه ( پُر، بول ) در زبان پهلوی گرفته شده است و ایرانی است . در انگلیسی هم full است.
بول در سنسکریت فعل است با دو معنی: 1ـ بیرون ریختن، خالی کردن. 2 ـ پوشیدن، پنهان کردن، نهفتن؛ و از سنسکریت به عربی راه یافته و عرب ها یک معنی آن یعنی بیرون ریختن را گرفته اند و آن را به صورت نام به کار برده اند.
...
[مشاهده متن کامل]

همتای پارسی این واژه ی عربی شده، اینهاست:
زاراب zārāb ( خراسانی ) ، گمیز gomiz، گمیژ gomiž، پیشاب pishāb ( دری )
پرگت parget ( اوستایی: paraget ) ، فرمیز farmiz ( اوستایی: framiz )
پیشیار pishyār ( پهلوی ) ، موتریش mutrish ( پهلوی: mutrishn ) .

مصطلحات طبی - گیاه شناسی - لغوی - اختر شناسی - خط فرعونی - کتابهای ونوشتهای ورموز کهنه - . . .
با ترجمه تحت اللفظی ( کلمه به کلمه ) ؛ معانی مغایر ودور از مقصد میدهد:
دم آسب ( گیاه ) : علف هفت بند
...
[مشاهده متن کامل]

بول الکلب ( گیاه ) : گیاه بیابانی شبیه مدفوع سگ.
بول البقر: ترشحات لبنی گاو بعداز زایمان.
بول البعیر: ماست غلیظ شتر ماده فقط اهل تخصص میشناسن.
رأس العقاب: نسخه پزشکی شامل چند گیاه.
ذنب العقرب: گیاه طبی شبیه دُنب عقرب
زنگولک مار: گیاه داروئی شبیه دنب مار جرس
بول العجوز:شیر گاو کم چرب
بول الإبل: گیاه
ریش بابا: قسمی انگور دارای دانه های درشت و دراز
. . .
سواد القمر: ( اختر شناسی ) : تسلط روشنائی ماه کامل ( بدر ) نیمه شب.
نحس الشمس: گرفتگی خورشید
برج زهر مار : صورت فلکی ووقت گرفتن وتزریق سمّ مار
. . . .
بدون تخصص لغویوفنی و. . . به ترجمه وخواندن کتابها نپرداز!
ودیگران وخودت را به چاه ژرف بدبختی وحماقت پرتاب نکنید!

میزک
بول ریشه عربی داره ربطی هم به بلاغ نداره
منابع• https://en.m.wiktionary.org/wiki/بول#Arabic
این واژه ( آبی که از بدن از مجرای ادرار بیرون می آید ) نه عربی، به نظر پارسی است و بولاگ ( ترکی شده به بولاغ ) و بولان به گمان از همین واژه ساخته شده اند.
بول ( Bol ) : در زبان ترکی یعنی فراوان
فرمان منگوله دار پاپ. فرمان رسمی پاپ. Papal bull

بپرس