بوری

/buri/

    blondness
    disappointment
    blow
    plpe

پیشنهاد کاربران

واژۀ �بوری� با واژه ایست به زبان لکی به چم بیا. مترادف های این فعل امری در زبان لکی عبارتند از: [=بورہ، بو، باێ، باۆ].
بی تۊ بوسان، ۆهارلٙ سوزی نێرێ
بوری! پرچین باخلٙ چهمہ ڕێتن
�دریا�

...
[مشاهده متن کامل]

گێیوناڶک بیمہ کم ۆژتا بشارا
بوری نازارکم دردت ۆہ کوڶم
�ڤاحد یارێ�
پایدار باشید و ایرانی مسلک.

بوری از کلمات پهلوی هست که در زبان لکی همچنان استفاده می شود و باباطاهر هم از قوم لک بوده اند و از این عبارت استفاده کرده اند
بوری به زبان اوز بیکی گرگ درنده را گوید
درود
مولانا در بند پنجمِ یکی از ترجیع بندهای دیوان شمس از زبان شمس تبریزی می گوید:
"ولی ترجیع پنجم درنیایم جز به دستوری / که شمس الدین تبریزی بفرماید مرا بوری
مرا گوید: بیا بوری، که من باغم تو زنبوری / که تا خونت عسل گردد، که تا مومت شود نوری"
...
[مشاهده متن کامل]

همانگونه که در این سروده پیداست واژه "بوری" به چم [بیا] است که مولانا آن را از زبان شمس بازگو می کند.
این واژه، واژه ای پهلوی ست و در هنگامی که زبان آذربایگان و ازجمله تبریز هنوز پهلوی بود ( پیش از سده 11 - 12 ه ) در سخن مردم و بزرگان آن سرزمین به کار می رفت.
در دیگر شاخه های زبان پهلوی مانند تاتی، تالشی، لری، لکی، کردی و. . این واژه ( به ریختهایی نزدیک به هم ) کاربرد دارد. ( بوره، بیری، بوراه، بوَه )
بوره بلبل بنالیم از سر سوز / بوره آه سحر از مو بیاموز
تو از بَهرِ گلی ده روز نالی / مو از بهر دلارامُم شو و روز ( بابا طاهر همدانی )

بوری در انجرتون وترکی پیروند محمدی هزارسی صباحی زیلایی تشکیل شده است ک پیروند پرجمعیت ترین تیره بوری است
بوری در زبان لکی به معنی بیا است
بوری = بیا
نوری= نیا
بورِن=بیائید
بوری نام نسلی از ترکان
بوری در ترکی یعنی لوله
بوری ( Bury ) [اصطلاح کشتی کج]:در کشتی حرفه ای این کلمه به معنای تضعیف شدن میباشد. البته نه تضعیف جسمی بلکه تضعیف از جهت قدرت کارکتر مثلا فردی در یک دوره ی خاص در اوج قرار دارد و بعد به ناگاه دچار افت فاحشی میشود که به این افت و تضعیف اصطلاحا بوری میگویند.

بوری: [ اصطلاح چوپانی ] گوسفندی که بورباشد.
نام دیگر مشعل جوشکاری
تیره ای از طایفه موری بختیاری
تیره صالح بوری از طایفه قندلی بختیاری
Bvori
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١١)

بپرس