بوالهوس

/bolhavas/

    light
    capricious
    fickle
    flighty
    whimsical
    freakish
    sensual
    mercurial
    mutable

مترادف ها

flighty (صفت)
خل، دمدمی مزاج، بوالهوس، متلون المزاج

fanciful (صفت)
خیالی، بوالهوس، پر اوهام

whimsical (صفت)
غریب، بوالهوس، وسواسی، دهن بین

freakish (صفت)
دمدمی، بوالهوس، متلون، عجیب و غریب

capricious (صفت)
هوس باز، دمدمی مزاج، بوالهوس، لوس

پیشنهاد کاربران

whore’s bird ( n. ) [bird n. 1 ]
a term of abuse; a debauchee
درود
دیسه ی درست این واژه " بُلهوس" است به چم پرهوس، واژه هوس واژه ای پارسی ست و "ال" نمی گیرد:
بلهوسی بر سر راهی رسید / جلوه کنان چارده ماهی بدید ( جامی )
پیشوند " بُل" ریخت دیگرِ "پر" و همریشه با پیشوند[poly] در لاتین است که برای رساندن چمار ( مفهوم ) فراوانی و افزونی به کار می رود.
...
[مشاهده متن کامل]

نمونه های دیگرِ پیشوند بُل در ادبیات گذشته، واژه های " بُلغاک" ( پر آشوب ) و " بُلکامه" ( پر آرزو ) است:
مرا چون زلف تو تشویش از آنست / که چشمت در جهان افکند بُلغاک ( ابن یمین )
در پیش خود آن نامه چو بُلکامه نهم / پروین ز سرشک دیده جامه بر نهم ( رودکی )
نوواژه هایی نیز از پیشوند بُل ساخته شده مانند:
بلفام ( poly - chromatic ) ، بل چرخه ای ( poly - cyclic ) ، بلرویه ( poly - hedron ) ، بل ارز ( poly - valent ) .

سبک آرزو
بدشلوار ؛ شهوت ران. شهوت پرست. زنباره. ( یادداشت مؤلف ) .
دمدمی بودن

بپرس