to suspect or scent
فارسی به انگلیسی
پیشنهاد کاربران
شم یافتن ؛ بو بردن به چیزی. درک چیزی :
از خویشتن آزاد زی از هر بلایی شاد زی
هر جا که باشی راد زی چون یافتی از عشق شم.
سنایی.
از خویشتن آزاد زی از هر بلایی شاد زی
هر جا که باشی راد زی چون یافتی از عشق شم.
سنایی.
بو بردن یعنی تا حدودی به مسئله ای که مخفی نگه داشته شده پی برده شده ولی به اصل ماجرا نه، پس می تونیم خودمون رو از اتهام تبرئه کنیم.
در بردن