بهینه

/behine/

    best
    optimal
    optimum

فارسی به انگلیسی

بهینه ای
optimal

بهینه سازی
optimization

بهینه کردن
optimize

مترادف ها

optimized (صفت)
بهینه، بهینه شده

optimum (صفت)
بهینه

پیشنهاد کاربران

بهینه: هزینه کمتر من جمله زمان و تلاش در مقابل فایده بیشتر من جمله کارایی و. . .
high - performance
بهینه به معنای مطلوب
به صرفه تر٬بهتر
کارآمد، موثر، کارا، نمونه، برتر، بهترین
بهینه. صحیح، به کمالِ مطلوب، کم هزینه. مترادفِ این واژه در زبان انگلیسی «Optimal» می باشد. بر مثال، رجوع شود به عبارت مصرفِ بهینه.

بپرس