بهی


    excellence
    fine

مترادف ها

quarrel (اسم)
پرخاش، پیکار، نزاع، ستیز، مجادله، ستیزه، بهی، خصومت، دعوا، دعوی، مرافعه، گله، اختلاف

brabble (اسم)
بهی، سر و صدا، دعوا

debate (اسم)
بهی، مباحثه، مناظره، مذاکره، مذاکرات پارلمانی

altercation (اسم)
مجادله، ستیزه، بهی

discussion (اسم)
بهی، مباحثه، مناظره، بررسی، گفتگو، مذاکره، بحی و جدل

argument (اسم)
اثبات، بهی، استدلال، برهان، مباحثه، مشاجره، نشانوند، مناظره، یک سلسله دلایل قابل قبول

argumentation (اسم)
بهی، استدلال، مناظره، چون و چرا

controversy (اسم)
ستیزه، بهی، مباحثه، مشاجره، جدال، هم ستیزی

jangle (اسم)
غوغا، بهی، داد و بیداد، جنجال، قیل و قال

contestation (اسم)
رد، بهی، مناظره، مرافعه، رقابت

polemics (اسم)
بهی، بحی و جدل

پیشنهاد کاربران

بهی دریک وند
طایفه ای کهن در لرستان
بهی:
دکتر کزازی در مورد واژه ی " بهی" می نویسد : ( ( بهی به معنی " به" است . ریخت پهلوی آن می باید وهیه wehīh بوده باشد . " بهی " ، در بنیاد ، به معنی نیکویی است . شاید ، از آن روی که ایرانیان این میوه را نیک خوش می داشته اند و می دارند ، بدین نام خوانده شده است ؛ نام دیگر این میوه ، در پارسی ، " آبی " است . ) )
...
[مشاهده متن کامل]

( ( همان حوض شاهان و سرو سهی
درخت گلفشان و بید و بهی ) )
( نامه ی باستان ، جلد اول ، میر جلال الدین کزازی ، 1385، ص 356. )

نام طائفه ای در ایل قشقایی
طایفه بهیوند ایل بزرگ لر بختیاروند *بهداروند *
تیره ها
ابراهیم وند
عبداله وند
. .
. .
. .
طایفه بهیوند ایل لر بختیاروند

بپرس