بِهْشَهْر، از شهرهای استان مازندران، یکی از کهن ترین شهرهای ایران و مرکز شهرستان بهشهر است. در گذشته ( پیش از دورهٔ پهلوی یکم ) آن را «اشرف یا اشرف البلاد» می نامیدند.
مردم بهشهر به زبان مازنی سخن می گویند و از قومیت تبری و ایرانی تبار هستند ( اقلیت های آذری، ارمنی، بلوچی، تالشی، کردی، گالشی و گرجی هم در بهشهر زندگی می کنند ) دین مردم بهشهر اسلام ( اکثراً: شیعه دوازده امامی اقلیتاً: سنی شافعی ) است، اقلیت های بهائی، مسیحی و یهودی هم در گذشته ( دورهٔ پهلوی ) در بهشهر زندگی می کردند.
... [مشاهده متن کامل]
بر اساس سرشماری سال ۱۳۹۵ خ. جمعیت این شهر برابر با ۹۴٫۷۰۲ نفر جمعیت بوده است.
بهشهر در عهد شاه عباس بزرگ، پایتخت تابستانی ایران بود.
بهشهر در بهمن ۱۴۰۱ خ. شهر ملی گلیچ معرفی شد.
نام بهشهر در دورهٔ ساسانی «تَمیشَه» بود و واژه تَمیشَه برگرفته از نام دانه و بوته تمشک است؛ پیش از دورهٔ تیموری، «کبودجامه» بود؛ پیش از شاه عباس بزرگ، «خرگوران» بود و در عهد شاه عباس بزرگ، چون خیرالنساء بیگم اشرف الملوک، مادر شاه عباس بزرگ، از اهالی «خرگوران» بوده و نام او نیز «اشرف» بود، شاه عباس بزرگ نام «خرگوران» را به نام مادرش «اشرف» تغییر داد و از عهد شاه عباس بزرگ تا پایان دورهٔ قاجاری به این شهر «اشرف» یا «اشرف البلاد» می گفتند و در دورهٔ پهلوی یکم، چون «اشرف البلاد» واژه ای از ریشه زبان عربی است و به فارسی «اشرف» معنای «بِهْ» و «بهترین» و «بِلاد» معنای «شهر» را می داد، نام آن به «بهشهر» دگرگون شد و «بهشهر» نیز معنای «بهترین شهر» می دهد.
در اسطوره های ایرانی، تَمیشَه ( بهشهر کنونی ) اقامتگاه فریدون پادشاه ایرانیان خوانده شده است. در شاهنامه گفته شده که شهر تَمیشَه ( بهشهر کنونی ) دومین پایتخت فریدون، پس از آمل، بوده است. بنای تَمیشَه ( بهشهر کنونی ) را به فریدون نسبت داده اند. فردوسی تَمیشَه ( بهشهر کنونی ) را تختگاه دوم فریدون خوانده است. ابن اسفندیار به نقل از شاهنامه آورده است: «فریدون پس از پیروزی بر ضحاک تمیشه را پایتخت کرد». ظهیرالدین مرعشی آورده است: «چون آفریدون پیر شد، مقام خود در تمیشه بساخت و این تمیشه… اکنون خرابه است و تمیشه کوتی می خوانند و هنوز اطلال و دمن آن در موضعی که بانصران می خوانند، ظاهر است. » واژه «کوت» در زبان مازنی منطقه به معنی انباشته، انباشته شده و روی هم قرار گرفته می باشد. منظور ظهیرالدین مرعشی از تمیشه کوتی به نظر می رسد که خرابه های انباشته شده شهر بوده است. پژوهشگران در ارتباط با نام «بانصران» ( یا بانسرا یا بانوسرا ) که امروزه مکانی مشتمل بر زمین های مسطح و کشاورزی است، باور دارند که این واژه شکل بومی واژه «بانوسرای» است که احتمالاً باید نام یکی از کاخ هایی باشد که اسپهبد خورشید برای یکی از زنان خود ساخته بود. ابن اسفندیار آورده است: «گرشاسف ایرانی در حمله ای به سرزمین های شرقی، فغفور چین ( پادشاه چین ) را با هشتاد پادشاه دیگر توسط نریمان به تمیشه نزد فریدون فرستاده بود». در مجمل التواریخ و القصص نیز دربارهٔ پایتخت فریدون آمده است: «پس به گرگان ببود، اول به زمین بابل بنشست، پس دارالملک به تمیشه بساخت و طبرستان».
مردم بهشهر به زبان مازنی سخن می گویند و از قومیت تبری و ایرانی تبار هستند ( اقلیت های آذری، ارمنی، بلوچی، تالشی، کردی، گالشی و گرجی هم در بهشهر زندگی می کنند ) دین مردم بهشهر اسلام ( اکثراً: شیعه دوازده امامی اقلیتاً: سنی شافعی ) است، اقلیت های بهائی، مسیحی و یهودی هم در گذشته ( دورهٔ پهلوی ) در بهشهر زندگی می کردند.
... [مشاهده متن کامل]
بر اساس سرشماری سال ۱۳۹۵ خ. جمعیت این شهر برابر با ۹۴٫۷۰۲ نفر جمعیت بوده است.
بهشهر در عهد شاه عباس بزرگ، پایتخت تابستانی ایران بود.
بهشهر در بهمن ۱۴۰۱ خ. شهر ملی گلیچ معرفی شد.
نام بهشهر در دورهٔ ساسانی «تَمیشَه» بود و واژه تَمیشَه برگرفته از نام دانه و بوته تمشک است؛ پیش از دورهٔ تیموری، «کبودجامه» بود؛ پیش از شاه عباس بزرگ، «خرگوران» بود و در عهد شاه عباس بزرگ، چون خیرالنساء بیگم اشرف الملوک، مادر شاه عباس بزرگ، از اهالی «خرگوران» بوده و نام او نیز «اشرف» بود، شاه عباس بزرگ نام «خرگوران» را به نام مادرش «اشرف» تغییر داد و از عهد شاه عباس بزرگ تا پایان دورهٔ قاجاری به این شهر «اشرف» یا «اشرف البلاد» می گفتند و در دورهٔ پهلوی یکم، چون «اشرف البلاد» واژه ای از ریشه زبان عربی است و به فارسی «اشرف» معنای «بِهْ» و «بهترین» و «بِلاد» معنای «شهر» را می داد، نام آن به «بهشهر» دگرگون شد و «بهشهر» نیز معنای «بهترین شهر» می دهد.
در اسطوره های ایرانی، تَمیشَه ( بهشهر کنونی ) اقامتگاه فریدون پادشاه ایرانیان خوانده شده است. در شاهنامه گفته شده که شهر تَمیشَه ( بهشهر کنونی ) دومین پایتخت فریدون، پس از آمل، بوده است. بنای تَمیشَه ( بهشهر کنونی ) را به فریدون نسبت داده اند. فردوسی تَمیشَه ( بهشهر کنونی ) را تختگاه دوم فریدون خوانده است. ابن اسفندیار به نقل از شاهنامه آورده است: «فریدون پس از پیروزی بر ضحاک تمیشه را پایتخت کرد». ظهیرالدین مرعشی آورده است: «چون آفریدون پیر شد، مقام خود در تمیشه بساخت و این تمیشه… اکنون خرابه است و تمیشه کوتی می خوانند و هنوز اطلال و دمن آن در موضعی که بانصران می خوانند، ظاهر است. » واژه «کوت» در زبان مازنی منطقه به معنی انباشته، انباشته شده و روی هم قرار گرفته می باشد. منظور ظهیرالدین مرعشی از تمیشه کوتی به نظر می رسد که خرابه های انباشته شده شهر بوده است. پژوهشگران در ارتباط با نام «بانصران» ( یا بانسرا یا بانوسرا ) که امروزه مکانی مشتمل بر زمین های مسطح و کشاورزی است، باور دارند که این واژه شکل بومی واژه «بانوسرای» است که احتمالاً باید نام یکی از کاخ هایی باشد که اسپهبد خورشید برای یکی از زنان خود ساخته بود. ابن اسفندیار آورده است: «گرشاسف ایرانی در حمله ای به سرزمین های شرقی، فغفور چین ( پادشاه چین ) را با هشتاد پادشاه دیگر توسط نریمان به تمیشه نزد فریدون فرستاده بود». در مجمل التواریخ و القصص نیز دربارهٔ پایتخت فریدون آمده است: «پس به گرگان ببود، اول به زمین بابل بنشست، پس دارالملک به تمیشه بساخت و طبرستان».