بهره گیری کردن


    exploit
    tap

فارسی به انگلیسی

بهره گیری کردن غیر منصفانه
milk

پیشنهاد کاربران

use
بهره گیری کردن، استثمار کردن، انتفاع بردن،
سوار کسی شدن
e. g. he is being used by his wife's family
خانواده ی زنش سوار او شده اند.

بپرس