بهترین اثرchef-d'oeuvre, chef-doeuvreبهترین بخش هرچیزflowerبهترین در رده خودclassicبهترین در نوع خودgem, granddaddyبهترین لباسsunday bestبهترین نوعelite, gilt-edged
prime (صفت)اصلی، باستانی، بهترین، برجسته، عمده، درجه یک، اولیه، اول، نخستین، نخستbest (صفت)بهترین، بهترین کار، به بهترین وجه، بزرگترین، نیکوترین، خوبترین، شایسته ترین، ممتاز، عظیم ترین، به نیکوترین روش، اعلاء، خاصگیtip-top (صفت)بهترین، بالاترین درجهforemost (صفت)بهترین، جلوترین، پیش ترینgilt-edged (صفت)بهترین، ممتاز، درجه اول
بهترینهیروبهترین از همه لحاظخوشترین. [ خوَش ْ / خُش ْ ت َ ] ( ص عالی ) بهترین. نیکوترین. قشنگترین : و این. . . اسکجکت خوشترین دیههای بخارا بوده است. ( تاریخ بخارای نرشخی ) . فرات ؛ خوشترین آب. ( ترجمان القرآن ) .بهترین موزیکNo beteerThe bestbestاحسنgood or Nice+ عکس و لینک