بهترین

/behtarin/

    best
    crème de la crème
    ne plus ultra
    pink
    prime
    tiptop
    top-flight
    crme de la crme

فارسی به انگلیسی

بهترین اثر
chef-d'oeuvre, chef-doeuvre

بهترین بخش هرچیز
flower

بهترین در رده خود
classic

بهترین در نوع خود
gem, granddaddy

بهترین لباس
sunday best

بهترین نوع
elite, gilt-edged

مترادف ها

prime (صفت)
اصلی، باستانی، بهترین، برجسته، عمده، درجه یک، اولیه، اول، نخستین، نخست

best (صفت)
بهترین، بهترین کار، به بهترین وجه، بزرگترین، نیکوترین، خوبترین، شایسته ترین، ممتاز، عظیم ترین، به نیکوترین روش، اعلاء، خاصگی

tip-top (صفت)
بهترین، بالاترین درجه

foremost (صفت)
بهترین، جلوترین، پیش ترین

gilt-edged (صفت)
بهترین، ممتاز، درجه اول

پیشنهاد کاربران

بهترین
هیرو
بهترین از همه لحاظ
خوشترین. [ خوَش ْ / خُش ْ ت َ ] ( ص عالی ) بهترین. نیکوترین. قشنگترین : و این. . . اسکجکت خوشترین دیههای بخارا بوده است. ( تاریخ بخارای نرشخی ) . فرات ؛ خوشترین آب. ( ترجمان القرآن ) .
بهترین موزیک

No beteer

The best
best
احسن
good or Nice

بپرس