بهتان زدن


    accuse
    calumniate
    traduce
    vilify

فارسی به انگلیسی

بهتان زدن به
to calumniate, to accuse falsely

مترادف ها

vilify (فعل)
بدگویی کردن، بد نام کردن، بهتان زدن

پیشنهاد کاربران

بهتان نهادن . [ ب ُ ن ِ / ن َدَ ] ( مص مرکب ) افترا بستن . دروغ بستن : واﷲ که چو گرگ یوسفم واﷲبر خیره همی نهند بهتانم . مسعودسعد. این چنین بهتان منه بر اهل حق کاین خیال تست برگردان ورق . مولوی .
آب بزشت ( بزشتی ) در جوی کسی راندن ؛ او را بدنام و متهم کردن :
یکی چاره سازم که بدگوی من
نراند بزشت آب در جوی من.
فردوسی.
اتهام بستن
افترا

بپرس