بها

/bahA/

    cost
    figure
    price
    price tag
    rate
    valuation
    values
    worth

فارسی به انگلیسی

بها گذاری
costing, exchange

بها گذاری یکان
unit pricing

بها کردن
to cost

مترادف ها

value (اسم)
مقدار، ارزش، قیمت، فرجه، بها، قدر، ارج

valuation (اسم)
ارزیابی، تقویم، بها

cost (اسم)
ارزش، هزینه، خرج، بها، قدر

worth (اسم)
قیمت، بها، ثروت، ازرش

price (اسم)
ارزش، قیمت، بها، نرخ

پیشنهاد کاربران

این ادعا که �بهادر واژه ای ترکی است و بها هم در ترکی به معنای ارزش و قیمت آمده� جعلی و غیرمستند است. اجازه بدهید با استناد به منابع معتبر زبان شناسی توضیح بدهم:
- - -
1. ریشه ی واژه �بها�
...
[مشاهده متن کامل]

�بها� واژه ای فارسی میانه ( پهلوی ) است و در متون پهلوی به صورت wahā به معنی �ارزش، قیمت� به کار می رفته است.
📚 ( MacKenzie, A Concise Pahlavi Dictionary, 1971, ص 93 )
در فارسی نو هم �بها� با همان معنا ادامه یافته: �ارزش، قیمت� ( لغت نامه دهخدا؛ فرهنگ معین ) .
هیچ منبع معتبر زبان شناسی ترکی ( مثلاً Doerfer, T�rkische und Mongolische Elemente im Neupersischen ) �بها� را ترکی نمی داند، بلکه همه بر ایرانی بودن آن تأکید دارند.
- - -
2. ریشه ی واژه �بهادر�
�بهادر / بهادر� ( در متون تاریخی: بهادر، بهادُر، بهادور ) از ترکی وارد فارسی شده است، به معنای دلیر، شجاع.
📚 ( Dehkhoda; Clauson, An Etymological Dictionary of Pre - Thirteenth - Century Turkish, 1972, ص 317 )
در ترکی قدیم ( اورخون، قرن ۸ م. ) واژه baγatur / baghatur ثبت شده، به معنای �دلیر، جنگاور�.
📚 ( Tekin, Orhon Yazıtları, 1988 )
در مغولی هم �baγatur� وجود دارد ( حتی مشهورترین مثال: چنگیز خان لقب �باغاتور� داشته است ) .
یعنی �بهادر� یک وام واژه ترکی/مغولی در فارسی است، اما ریشه اش اصلاً به �بها�ی فارسی مربوط نیست.
- - -
3. ارتباط جعلی �بها� و �بهادر�
بعضی جعل نویس ها می خواهند این دو را یکی بگیرند و بگویند �بها� هم ترکی است! در حالی که:
�بها� = واژه اصیل ایرانی ( فارسی میانه: wahā ) .
�بهادر� = واژه ترکی/مغولی ( baγatur ) .
این ها دو ریشه ی جداگانه دارند و فقط در فارسیِ نو، به دلیل شباهت ظاهری کنار هم آمده اند.
- - -
✅ نتیجه:
�بها� ریشه ایرانی دارد ( فارسی میانه ) .
�بهادر� وام واژه ای ترکی/مغولی است.
پیوند دادن �بها� و �بهادر� برای اثبات ترکی بودن �بها� یک تحریف آشکار و مغالطه است.
- - -

بهادر معنی اولیه به معنی ادم بلند والا و ارزشمند هست ( تورکی ) و به مرور زمان معنی ثانویه ارزشمندی پیدا کرده یعنی اشیای پیرامون بهادر، ، بها خوانده شده در زبان تورکی بها یعنی گران قیمت
منبع. عکس فرهنگ پاشنگ
بهابهابهابها
با سلام:تناسب نسبی ارزش واهمیت واعتباریک مفهوم با مصداق آن
بها در عربی به معنی روشنی است و در پارسی به معنی قیمت
واژه بها
معادل ابجد 8
تعداد حروف 3
تلفظ bahā
نقش دستوری اسم
ترکیب ( اسم ) [عربی: بهاء] [قدیمی]
مختصات ( بَ ) ( اِ. )
آواشناسی bahA
الگوی تکیه WS
شمارگان هجا 2
منبع لغت نامه دهخدا
فرهنگ فارسی عمید
سور دادن بها دادن باج دادن ارزش دادن
بها به معنای قیمت و ارزش، کلمه ی کاملآ فارسی است که عربی آن قیمت و ثمن می شود.
اما بها ( ی ) عربی ( بهاء ) ، معانیِ متعدد دارد از جمله زیبایی، خرمی، روشنایی، درخشندگی، عظمت، اُبُهَّت، فر و شکوه.
یَا ذَا الْفَخْرِ وَ الْبَهَاءِ ( فرازی از دعای جوشن کبیر )
...
[مشاهده متن کامل]

ای صاحب تفاخر و ابهت. ( برگرفته از ترجمه ها )
یا
ای صاحب فخر و زیبایی ( برگرفته از ترجمه ها )
یا
ای صاحب افتخار و خرمی ( برگرفته از ترجمه ها )
که همه ی آنها صحیح می باشد اما با توجه به اهمیت آشنا بودن کلمه در یادسپاری زیباتر و آسانتر، به نظر می رسد ترجمه ی ابتدایی بهتر است.
ای صاحب افتخار و ابهت.

من خیلی این اسم رو دوست دارم واقعا زیباست.
بها به معنی ارزش و ارج
بها نام پسرانه به معنی ارزش، با ارزش
برند سوگنگ
کلمه بها فارسیه و در عربی به معنی درخشندگی هست.
معادل عربی بها، قیمة و ثمن هست.
بها واژه پارسی است و ریشه در ایران باستان دارد به معنی ارزش ، ارج
این واژه کاملا پارسی است ( بها، ارج، ارزش، نرخ ) مولیا muly� ( سنسکریت ) ، اَرگا ( سنسکریت: اَرْگها ) ، اُرژیت ( سنسکریت: اورجیتَ ) ، سائور ( سنسکریت: سَئوریَ )
معادل عربی آن قیمت می باشد.
بها برابر پارسی واژه عربی قیمت است
بها:در پهلوی در ریخت وهاگ wahāg بکار می رفته است . ) )
( ( که گر بودنی باز گوییم راست
به جان است پیکار و جان بی بهاست ) )
( نامه ی باستان ، جلد اول ، میر جلال الدین کزازی ، 1385، ص 293. )

و بِها : و به واسطه ان
cost
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١٨)