به چشم دیدن


    see

پیشنهاد کاربران

( خود ) شاهد بودن ( نه از تعریف و روایت دیگران )
در رفتن جان از بدن، گویند هر نوعی سخن
من خود به چشم خویشتن دیدم که جانم می رود
سعدی
به چشم دیدن: رویت کردن.
( مرزبان نامه، محمد روشن ج اول، چاپ دوم، ۱۳۶۷. ص ۸۱ ) .

بپرس