boast (فعل)به رخ کشیدن، لاف زدن، بالیدن، خودستایی کردن، سخن اغراقامیز گفتن، رجز خواندن، قپی کردنflaunt (فعل)به رخ کشیدن، بالیدن، خود نمایی کردن، جولان دادن
منتبه نمایش گذاشتنمعادل به رخ کشیدن در زبان آذری " اوزه چکمک " می باشد . به رخ کشیدن : [عامیانه، کنایه ] به چشم آوردن، یادآوری کردن.To flauntEg:He's go a lot of money but he doesn't flaunt it+ عکس و لینک