دیکشنری
مترجم
بپرس
به تنگ اوردن
plague
دنبال کنید
فارسی به انگلیسی
به تنگ اوردن مداوم
harry
پیشنهاد کاربران
به تنگ آوردن : [عامیانه، کنایه ]به ستوه آوردن، خسته کردن.
بیزار کردن، عاجز کردن،
+ عکس و لینک
بپرس
سوالت رو اینجا بپرس
همه سوال ها