به اضافه ( در ریاضیات، یکی از چهار عمل اصلی ) : همتای پارسی این واژه ی عربی، این است:
ترگون targun ( پهلوی: targon ) .
به اضافه ( افزون بر ) : همتای پارسی این واژه ی عربی، این است:
اسپوبر espubar ( اوستایی: spu با پسوند بر ) .
ترگون targun ( پهلوی: targon ) .
به اضافه ( افزون بر ) : همتای پارسی این واژه ی عربی، این است:
اسپوبر espubar ( اوستایی: spu با پسوند بر ) .
افزون بر همسان های یاد شده؛
به افزونِ
به فزونِ
مانند:
در این نشست، افزون بر شاهزادگان، نمایندگان دودمانها “نیز” بودند
در این نشست، شاهزادگان به افزون نمایندگان دودمانها بودند
و . . .
به افزونِ
به فزونِ
مانند:
در این نشست، افزون بر شاهزادگان، نمایندگان دودمانها “نیز” بودند
در این نشست، شاهزادگان به افزون نمایندگان دودمانها بودند
و . . .
افزون بر ، علاوه بر ، در کنارِ ، همراهِ با
بعلاوه ، همراه با
افزون بر
به انضمام ؛ بعلاوه و به افزایش و به اضافه. ( ناظم الاطباء ) .