henbane
فارسی به انگلیسی
مترادف ها
کیف، نشئه، حشیش، بنگ
حشیش، بنگ
حشیش، بنگ، کنف، بوته شاهدانه، مزد گیاه
پیشنهاد کاربران
بنگ به معنی خارج شدن ذهن از حالت عادی
در زبان طبری ( مازنی - تپوری ) به معنای :
بُلَند هستش
مثلا:
طبری: بنگ هایرم
فارسی : بلند کنم
بُلَند هستش
مثلا:
طبری: بنگ هایرم
فارسی : بلند کنم
بنگ با ضمه ب به گویش بختیاری یعنی اذان و صدای خروس
بنگ به گویش بختیاری یعنی صدا، بنگ کردن یعنی صدا کردن
بُنگ ب با ضمه به ملکی گالی اذان
بنگ: [اصطلاح اعتیاد] سر شاخه های گلدار یا به میوه نشسته و خشک شده بوته شاهدانه – اعم از ینکه ماده رزینی آن را قبلا گرفته یا نگرفته باشند – بنگ نامیده می شود.
ماده ای مخدّر که از شاه دانه به دست می آید 🦔🦔