بندی خانه، بندیخانه، بندخانه = زندان سیاه چاله، جایی که انسان به بند کشیده می شود
شاهد شعری بندی خانه از صائب:
ز فرش بوریا گردید خواب تلخ من شیرین،
ز ( بندی خانه ) ی نِی صاف می آید شکر بیرون
... [مشاهده متن کامل]
شاهد شعری ( بند خانه ) ، از وحشی بافقی:
وحشی نداشت پای گریز از کمند عشق،
او را به ( بندخانه ) ی حرمان گذاشتیم
پیرایه یغمایی
شاهد شعری بندی خانه از صائب:
ز فرش بوریا گردید خواب تلخ من شیرین،
ز ( بندی خانه ) ی نِی صاف می آید شکر بیرون
... [مشاهده متن کامل]
شاهد شعری ( بند خانه ) ، از وحشی بافقی:
وحشی نداشت پای گریز از کمند عشق،
او را به ( بندخانه ) ی حرمان گذاشتیم
پیرایه یغمایی
بَندِخانه: سیاهچال، زندان، جایی که انسان در آن به بند کشیده خواهد شد.