بندی

/bandi/

    [adj.] laced
    prisoner
    captive

مترادف ها

funicular (صفت)
بندی، کشیدنی با بند، متکی بر کشش طناب یا کابل

پیشنهاد کاربران

منبع. عکس فرهنگ ریشه های هندواروپایی زبان فارسی
واژه ی بندی از ریشه واژه ی بند و ی فارسی هست
زبان های ترکی�در چند مرحله بر�زبان فارسی�تأثیر گذاشته است. نخستین تأثیر زبان ترکی بر پارسی، در زمان حضور سربازان تُرک در ارتش�سامانیان�روی داد. پس از آن، در زمان فرمان روایی�غزنویان، �سلجوقیان�و پس از�حملهٔ مغول، تعداد بیشتری�وام واژهٔ�ترکی به زبان فارسی راه یافت؛ اما بیشترین راه یابی واژه های ترکی به زبان فارسی در زمان فرمانروایی�صفویان، که ترکمانان�قزلباش�در تأسیس آن نقش اساسی داشتند، و�قاجاریان�بر ایران بود.
...
[مشاهده متن کامل]

• منابع ها. تاریخ ادبیات ایران، ذبیح الله صفا، خلاصه ج. اول و دوم، انتشارات ققنوس، ۱۳۷۴
• تاریخ ادبیات ایران، ذبیح الله صفا، خلاصه ج. سوم، انتشارات بدیهه، ۱۳۷۴
• حسن بیگ روملو، �احسن التواریخ� ( ۲ جلد ) ، به تصحیح�عبدالحسین نوایی، بنگاه ترجمه و نشر کتاب، ۱۳۴۹. ( مصحح در پایان جلد اول شرح مفصل و سودمندی از فهرست لغات�ترکی�و�مغولی�رایج در متون فارسی از سده هفتم به بعد را نوشته است )
• فرهنگ فارسی، محمد معین، انتشارات امیر کبیر، تهران، ۱۳۷۵
• غلط ننویسیم، ابوالحسن نجفی، مرکز نشر دانشگاهی، تهران، ۱۳۸۶
• فرهنگ کوچک زبان پهلوی، دیوید نیل مکنزی، ترجمه مهشید فخرایی، پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی، تهران، ۱۳۷۹

بندیبندیبندیبندی
بندی= در بند، زندانی
واژه ی بندی بیشتر در گویش بلخ به کار می رود
شاهد شعری از مولانا جلال الدین:
یک خانه پُر ز مستان، مستان نو رسیدند
دیوانگان ( بندی ) ، زنجیرها دریدند
دیوان غزلیات شمس
...
[مشاهده متن کامل]

بندی کردن= بازداشتن، رندانی کردن
بندیان= زندانیان ( جمع فارسی واژه ی بندی )
شاهد شعری ( بندی کردن ) و ( بندیان ) از سعدی:
نترسد که دورانش ( بندی کند )
که با ( بندیان ) زورمندی کند
بوستان سعدی/ باب اول : در عدل و تدبیر و رای
پیرایه یغمایی

به فوت کردن در دماغ که بواسطه آن خرده غذایاشیئی که پشت حلق گیرکرده باشد بااین عمل از دهان به بیرون پرت شده و طرف درمان شود در منطقه خراسان بندی می گویند
بندی:خرده آجر به ضخامت یک بند انگشت را بندی گویند . ( اصطلاح بنایی و ساختمان سازی )
کنایه به عشاق هم گفته شده است
دیوانه خطرناک را هم بندی میگویند
مسجن در بند زندان