[p.c.] to give
بندگی
/bandegi/
فارسی به انگلیسی
مترادف ها
تبعیت، وابستگی، بیعت، تیول، رعیتی، بندگی
غلام، بنده، بندگی
اسارت، بردگی، بندگی
اسارت، بندگی، عبودیت
خدمت اجباری، بردگی، رعیتی، بندگی
بردگی، بندگی
اسارت، بندگی، عبودیت
پیشنهاد کاربران
لطفا اصلاح کنید
بنده به معنی آزادی وآقای وفرزندی وعشق بازی
و
برده به معنی اسارت وزندانی ودرگیری
بنده به معنی آزادی وآقای وفرزندی وعشق بازی
و
برده به معنی اسارت وزندانی ودرگیری
رق. . . یوغ . . .
رق، پرستش، عبودیت، خدمت، خدمتکاری، خدمتگزاری، غلامی، نوکری، اسارت، بردگی، اطاعت
بندگی در پهلوی بندگیه bandagīh
توق
یوق
یوغ
رق