بندگی

/bandegi/

    slavery
    bondage
    servitude
    worship
    devotion
    thraldom
    thrall
    thralldom
    vassalage

فارسی به انگلیسی

بندگی کردن
[p.c.] to give

مترادف ها

vassalage (اسم)
تبعیت، وابستگی، بیعت، تیول، رعیتی، بندگی

thrall (اسم)
غلام، بنده، بندگی

bondage (اسم)
اسارت، بردگی، بندگی

thraldom (اسم)
اسارت، بندگی، عبودیت

servitude (اسم)
خدمت اجباری، بردگی، رعیتی، بندگی

slavery (اسم)
بردگی، بندگی

thralldom (اسم)
اسارت، بندگی، عبودیت

پیشنهاد کاربران

منبع. عکس نامهٔ باستان دکتر میر جلال الدین کزازی
زبان های ترکی�در چند مرحله بر�زبان فارسی�تأثیر گذاشته است. نخستین تأثیر زبان ترکی بر پارسی، در زمان حضور سربازان تُرک در ارتش�سامانیان�روی داد. پس از آن، در زمان فرمان روایی�غزنویان، �سلجوقیان�و پس از�حملهٔ مغول، تعداد بیشتری�وام واژهٔ�ترکی به زبان فارسی راه یافت؛ اما بیشترین راه یابی واژه های ترکی به زبان فارسی در زمان فرمانروایی�صفویان، که ترکمانان�قزلباش�در تأسیس آن نقش اساسی داشتند، و�قاجاریان�بر ایران بود.
...
[مشاهده متن کامل]

• منابع ها. تاریخ ادبیات ایران، ذبیح الله صفا، خلاصه ج. اول و دوم، انتشارات ققنوس، ۱۳۷۴
• تاریخ ادبیات ایران، ذبیح الله صفا، خلاصه ج. سوم، انتشارات بدیهه، ۱۳۷۴
• حسن بیگ روملو، �احسن التواریخ� ( ۲ جلد ) ، به تصحیح�عبدالحسین نوایی، بنگاه ترجمه و نشر کتاب، ۱۳۴۹. ( مصحح در پایان جلد اول شرح مفصل و سودمندی از فهرست لغات�ترکی�و�مغولی�رایج در متون فارسی از سده هفتم به بعد را نوشته است )
• فرهنگ فارسی، محمد معین، انتشارات امیر کبیر، تهران، ۱۳۷۵
• غلط ننویسیم، ابوالحسن نجفی، مرکز نشر دانشگاهی، تهران، ۱۳۸۶
• فرهنگ کوچک زبان پهلوی، دیوید نیل مکنزی، ترجمه مهشید فخرایی، پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی، تهران، ۱۳۷۹

بندگیبندگیبندگیبندگی
لطفا اصلاح کنید
بنده به معنی آزادی وآقای وفرزندی وعشق بازی
و
برده به معنی اسارت وزندانی ودرگیری
رق. . . یوغ . . .
رق، پرستش، عبودیت، خدمت، خدمتکاری، خدمتگزاری، غلامی، نوکری، اسارت، بردگی، اطاعت
بندگی در پهلوی بندگیه bandagīh
توق
یوق
یوغ
رق