بندهش


    treat

پیشنهاد کاربران

سخنی کوتاه با وهسودان مرزبان پهلوی دان :
پیشوند فران من ایرانی و دوست دار زبان روشن فارسی ( و نه زبان اوستائی و پارسی و پهلوی تاریک )
را به یاد بالا یا فرا و یا ماوراء می اندازد و به شکل فران باغ به یاد باغ پارادیز یا پردیس یا فردوس یا جنت و یا بهشت. اما پسوند بَغ در فَرَنبَغ مرا نه به یاد بزرگ میاندازد و نه به یاد مُغ.
...
[مشاهده متن کامل]

مطمئن باشید که مردم سرزمین ایران قبل پیدایش اوستای نوشته شده و زرتشت و زبان های پارسی و پهلوی به زبان فارسی با همدیگر حرف می زده اند و نه به زبان اجنه ها.
ضمنن اگر مایل هستید که به " بن ده اش " یا جنبه ها و یا ابعاد دهگانه خویش پی ببرید، نگاهی به پوسته و محتوای صدف دهن بسته غریزه طبیعی و جنسی فرد خود نظری بیفکنید. آیا به عنوان پهلوی شناس می دانید که یکی از نام های زرتشت به زبان فارسی قدیمی به شکل : سر ده ست ، بوده است.
از دیدگاه شما عبارت " زایش هر سر ده " در کتاب بندهش به چه معنا می باشد ؟ آیا میدانید که نام پدر فران باغ یعنی دادویه در اصل و ریشه به زبان فارسی و به شکل " وی داده " به معنای خداداده بوده است؟

فران باغ برو خنست درست نوشتن فرنبغ و درست خواندنش را یاد گیر پس بیا - تو کجا بن دهشن را دیده ای را دیده ای و از رازش آگاهی ما که پهلوی میدانیم خواندن خط پهلوی جان میگیرد انگاه تو چگونه پشت بن دهشن دروغ میگویی
واژه bondahesh را میتوان به شکل زیر از هم تفکیک نمود: bon dah esh با تلفظ بُن ده اش. یعنی بنیاد ده گانه اش. طبق باور و نظر این حقیر به روز رسانی این واژه در قالب بندهش؛ بند هشن و یا بنده اش تا حدودی دور
...
[مشاهده متن کامل]
از حقیقت اند. مولف و یا نویسنده این اثر در پشت عنوان کتاب یک راز را پنهان نموده است که شاید آیندگان آنرا کشف کنند. این استتارکاری را به احتمال قریب به یقین از روی ترس و حفظ بقاء حیات خویش انجام داده است. اگر دینداران رزتشتی و مسیحی و مسلمان عصر وی به این راز پی می بردند، اورا روی چند خروار هیزم خشک یا آتش میزدند و یا اورا اول به دار می آویختند و سپس پوست اورا میکندند و آنرا پر از کاه میکردند و جهت عبرت به سر دروازه شهر آویزان می کردند. در محتوای کتاب هیچگونه اثری از این راز پنهان شده در پشت عنوان یافت نمی شود. نویسنده در عصر خویش با باور مسیحیان آشنائی کامل داشته است که از یک طرف بر این عقیده بوده اند که خداوند انسان را به سان خویش آفریده است و از طرفی دیگر خدا را پدر و یا آقا و سرور می نامیده اند و از آنجاییکه انسان تنها مرد و مذکر نیست بلکه زن و موئنث هم می باشد، لذا خداوند هم از آنجاییکه طبق این باور انسان را به سان خویش آفریده است و انسان دارای دو جنسیت مذکر و موئنث می باشد، خود وی هم باید دارای جنسیت دوگانه باشد، یا دو بُن جنسی - عشقی داشته باشد. به بیانی دیگر نویسنده این اثر در عصر خویش دریافته است که تثلیث مذکر مسیحیان به شکل : پدر - پسر - روح مقدس نمیتواند یک علامت و نشانه کامل در نمایش سمبلیک آفریننده جهان و مخلوقات باشد. لذا برای نمایش و انعکاس کامل حقیقت ایزد جهان آفرین ، تثلیث موئنث به شکل : مادر - دختر - روح مقدسه هم ضرورت دارد. در این رابطه امروز می دانیم که یک تثلیث سوم هم وجود دارد که آنرا میتوان تثلیث فلسفی خنثا نامید که به شکل زیر می باشد: هستی - نیستی - شدن. در زبان آلمانی که کلیه کلمات دارای جنسیت می باشند، این سه مفهوم از لحاظ جنسی خنثا می باشند و کودکان چه دختر و چه پسر تا رسیدن به سن بلوغ جنسی از این لحاظ خنثا محسوب می شوند. این تثلیث فلسفی خنثا بطور غیر مستقیم یعنی بدون اشاره به باور مسیحیت ، توسط هگل فیلسوف آلمانی در اثر معروف وی تحت عنوان علم منطق بیان گشته است. حال اگر این سه نوع تثلیث را که هرکدام یک سوم حقیقت را بیان کنند به پذیریم، آنگاه این سوال پیش می آید که کدام یک قدیم اند و کدام یک حادث؟ نویسنده کتاب با باور زروانیان هم آشنایی کامل داشته است که برای ایزد زروان و یا خدای زمان دو بُن قائل بوده اند؛ یکی اورمزد یا مولود اولیه و دیگری اِنگاره مینو یا گیاه خیال و پندار که به اهریمن ترجمه شده است. بهر حال نمیتوان یقین داشت و با اطمینان خاطر باور نمود که اندیشمندان و متفکرین ایرانی به کشف سرنوشت های پنجگانه جنسی و عشقی و نفوس عشره و یا خویشتن ها و کالبد های دهگانه افراد انسانی به این روشنی که در اینجا در قالب کلمات فرمول بندی و نامگذاری میشوند، پی برده باشند. اما راز بزرگ نهفته در پشت عنوان اثر به شکل : بنیاد ده گانه اش صرف نظر از محتوای حماسی - تاریخی - اسطوره ای آن گویای این حقیقت می باشد؛ یعنی اگر خداوند حقیقتا انسان را مثل خود آفریده باشد و از آنجاییکه انسان دارای ده نفس مجرد می باشد، آنگاه خود خداوند هم علارغم وحدت و وحدانیت ذات و وجود باید دارای ده نفس کلی مشتمل بر ده مرد و ده زن باشد. زبان شیطان لال و گوشش کر باد. تصور کنید که نویسنده در آن عصر چنین حقیقتی را بطور آشکار بیان می داشت ، آنگاه چه بلائی ممکن نبود که بر سر دادگی یا محصول و ثمره بَغ یا باغش فرود نیاید. خداوند متعال قبل از آغاز تحولات هستی و وجود خویش که تحت عنوان سفر آفرینش معروف است، کلیه افراد انسانی را بدون تولید مثل و توارث نسل به نسل بطور همزمان و هم سن و سال در سطح کمال ایده آل بهشتی هستی خویش و از هستی خویش آفریده و به آنها حیات پیوسته جاودانه اعطاء نموده است. افزایش جمعیت و تولید مثل از راه آمیزش جنسی فقط در طول سفر آفرینش صورت می گیرد. از همه مهمتر این حقیقت است که خداوند متعال هر فرد انسانی را از یک خانواده ده عضویی مشتمل بر پنج مرد و پنج زن آفریده است با دو بدن مادی محض با بذر روحی و هشت بدن روحی محض با بذر مادی. آن ده انسان را میتوان پنج آدم و پنج حوای خودی بهشتی نامید. در رابطه با اینکه ؛ بعد از خلقت انسان و بعضی موجودات ضروری نباتی و حیوانی در حالت بهشتی هستی و اعطاء حیات جاودانه به آنها و تا قبل از شروع حرکت تحولی و یا تا آغاز سفر آفرینش، آن حیات چه مدت زمان طول کشیده است؟ پاسخ گویی به این سوال در قالب اعداد میلیون و میلیارد و بیلیارد تاحدودی گمراه کننده خواهد بود. جهت سهولت میتوان از مفهوم " جاودانگی " استفاده کرد و آنهم متناهی ، زیرا جاودانگی نامتناهی تنها خاص و ویژه خود خداوند می باشد که نه آغاز دارد و نه پایان و در برگیرنده کلیه جاودانگی های متناهی بیشمار می باشد. در بحث های دیگر در همین سایت ارزشمند و در همین رابطه تعداد منازل نزولی و صعودی حرکت هستی را هر کدام 7 تا تعیین نمودیم و بیان داشتیم که منازل صعودی تکرار کامل و صددرصد منازل هفتگانه نزولی می باشند و هردو نوع منازل در حالت سیر و سلوک به سوی سرحد کمال و رجعت و باز گشت به حالت معاد یا کمال ایده آل بهشتی مبداء یا اولیه به سر می برند. همچنین به این حقیقت اشاره شد که حالت بهشتی هستی دارای حالات کلی بیشمار می باشد که پشت سر هم در چهار چوب طرح مطلق خلقت و آفرینش و براساس مفاد ثابت و تغییر ناپذیر آن از طریق وقوع قیامت ها ( به زبان دینی ) و یا مه بانگ های ( به زبان علمی ) هفتگانه و بیشمار بر اثر نوسانات متوالی انقباض و انبساط کیهانی ( محتوای هستی های محدود و متناهی در درون مکان های محدود و مجرد سه بعدی با محیط های مطلقا مسدود و نفوذ ناپذیر ) به ظهور می رسند و توسط نفوس یا خویشتن های دهگانه تجربه می گردند و آنهم بین دو سرحد؛ یکی نقصان کامل ( به زبان دینی : امکان اَخَس ) و دیگری کمال ایده آل ( امکان اشرف ) . لذا ما انسان ها و کلیه موجودات زنده و غیر زنده و بطور کلی طبیعت و کیهان در یکی از حالت های کلی بهشتی به سر می بریم و جدا و خارج و در بیرون بهشت قرار نداریم و خداوند هم، هم اکنون همین جاست و بطور همزمان در کلیه جهان های موازی و همسان و بیشمار هم حضور واقعی محض و غیبی و ظهور واقعی و عینی و شهودی دارد. بنابراین رجعت و بازگشت ما انسان ها بهمراه طبیعت و کیهان تحت عنوان اجزاء به سوی اهورا مزدا ( زرتشتیان ) و یا الله ( مسلمانان ) و یا یاهوه ( یهودیان ) و یا پدر ( مسیحیان ) و یا براهمن ( هندوان و بوداییان ) و یا تائو ( چینیان ) و تئوی ( اروپاییان ) و یا خدای را ( مصریان ) نیست بلکه بهمراه خود وی تحت عنوان کل به سوی حالت معاد یا حالت کمال ایده آل بهشتی اولیه قبل از آغاز سفر خلقت می باشد. خیالتان راحت و جمع باد که در حکمت الاهی هیچگونه ملامت و سرزنشی وجود ندارد چه رسد به عذاب و جزای جهنمی. قیامت ها یا مه بانگ های هفتگانه متوالی و بیشمار نازل ترین ؛ داغ و سوزان ترین حالت های کلی و بیشمار بهشتی می باشند و هیچگونه جهنم و یا دوزخ دیگری در پهنه هستی و وجود بیکران و بی نهایت برای عقاب و عذاب موقتی و خلد به اصطلاح گناه کاران و بدکاران و بد گفتاران و بد اندیشان وجود ندارد. این است معنای مفاهیم دینی قانون ؛ شفا ؛ نجات ؛ رهایی و رستگاری ؛ عدل و اخلاق ؛ مساوات و برادری و برابری و آزادی. در رابطه با پدیده مرگ ، دوزخ و قیامت و معاد دینی اشاره شد که افراد انسانی پس از فرا رسیدن لحظه اجل مرگ به خواب ژرف فرو می روند و در لحظه بعد در عالم روئیا بیدار میگردند و از حیات روئیایی در سطح کمال ایده آل بهشتی برخوردار می گردند و به بقیه اعضای خانواده ده عضوی خویش می پیوندند و بهمراه آنان و در بین کلیه گذشتگان و آیندگان خویش به زندگی مشغول می شوند و آن زندگی در سطح کمال سعادت و خوشبختی و صلح و صفا و سلامتی و شناخت و دانش و آگاهی و مملو از لذت و شادی خواهد بود و بدون یک لحظه ضعیف و بیمار و پیر شدن. آن حیات های روئیای تا زمانی ادامه خواهند یافت که در قدم های هشتم در چرخه دوران های بیشمار هفت پله ای نوبت فرو رفتن به خواب ژرف در آن حالت و بیداری در منازل و یا وادی های واقعی - عینی - شهودی در حین بسته شدن نطفه در رحم مادر ، فرا برسند و هر بار در سطحی برتر و کمال یافته تر از سطح قبلی . در پایان سفر و پس از وقوع آخرین مه بانگ ( به زبان دینی : وقوع قیامت کبرا ) کلیه نفوس دهگانه افراد انسانی بطور همزمان و هم سن و سال ( در اعتدال سنی و به احتمال قریب به یقین در سن چهل سالگی ) به ظهور خواهند رسید و از آن حیات جاودانه اولیه ( قبل از آغار سفر ) برخوردار خواهند گشت و آن حیات تا زمانی طول خواهد کشید و ادامه خواهد یافت که خداوند متعال تصمیم به سفری دیگر بگیرد. افسانه نوین آفرینش از استعداد خود حرکتی برخوردار است و نیازی به تبلیغ و ترویج ندارد و دیر یا زود در دل و سر هر انسانی به شهود خواهد رسید. در میدان و حیطه صبر مطلق و بیکران خداوند هیچگونه شتاب و عجله ای وجود و نفوذ ندارد.

نام دیگر کتاب بُنْدَهِشْن است.
نام کتابی بزبان پهلوی ست. . . که حدود سده هشتم میلادی نوشته شد. این عنوان به معنی 'بنیاد آفرینی' یا ' آفرینش' می باشد. . . و تفسیری بر اساس کتاب اوستا بوده ، نویسنده اصلی آن معلوم نیست. اما توسط یکی از
...
[مشاهده متن کامل]
بغ های زرتشتی در ایران ( فرنبغ ) بشکل نهایی خود تدوین گشت و تا هندوستان مورد استفاده قرار گرفت. این کتاب در بعضی منابع بنام 'بندهشن' نیز خوانده شده است.

بپرس