بنده

/bande/

    slave
    servant
    yours truly
    bondman
    helot
    thrall
    vassal

فارسی به انگلیسی

بنده ازاد شده
freedman

بنده پروری
kindness to inferiors

بنده زاده
my child, my son child of your slave, my soon, [o.s] son of your slave

بنده سازی
enslavement

بنده نواز
kind to inferiors

بنده نوازی
patronage, kindness to inferiors

بنده نوازی کردن
patronize

بنده همچنین
so do i, the same to you

بنده و سرکار
you and i

بنده وار
slavish

بنده وارانه
slavishly

بنده ی ازاد
freedman

مترادف ها

servant (اسم)
فراش، خدمتکار، پیشخدمت، بنده، مستخدم، نوکر، خادم، پایکار، چاکری

slave (اسم)
غلام، برده، بنده، زر خرید، اسیر، خادم

bondservant (اسم)
غلام، بنده، زر خرید، برده بدون مزد و اجرت

vassal (اسم)
غلام، رعیت، بنده، تبعه، خراجگزار، همبیعت بالرد

thrall (اسم)
غلام، بنده، بندگی

helot (اسم)
رعیت، بنده

villein (اسم)
دهاتی، رعیت، بنده

پیشنهاد کاربران

بن
من
سن
منددی
بنددی
منده
بنده
دربارهٔ ریشه واژه �بنده� از منظر زبان شناسی تورکی می پردازم، سپس بررسی می کنم که آیا چنین واژه ای یا فعل �بندمک� در دیوان لغات الترک آمده است یا نه، و در نهایت منابع معتبر مربوط به ریشه شناسی واژه را معرفی می کنم.
...
[مشاهده متن کامل]

- - -
✅ بررسی واژه �بنده� و ریشه احتمالی آن در زبان ترکی
ادعای اصلی مطرح شده:
> واژه �بنده� از ریشهٔ ترکی بندمک ( bağlamak - بستن ) مشتق شده است. با افزودن پسوند مکان یا حالت ( مثلاً �ده/دا� ) به صورت بنده/بنده ( در بند ) درمی آید و به معنی غلام و عبد در فارسی وارد شده است.
اما این ادعا از نظر ریشه شناسی و زبان شناسی درست نیست و توضیح آن در ادامه آمده است.
- - -
🔍 بررسی ریشه واژه �بنده� از دیدگاه زبان شناسی
1. ریشه فارسی واژه �بنده�:
واژه �بنده� در زبان فارسی، اسم فاعل از فعل �بستن� است.
ساختار واژه:
�بستن� � - ه� ( اسم فاعل ) = بسته ← �بنده� ( تغییر واجی و تحول آوایی برای ساخت اسم ) .
این واژه از پارسی میانه و اوستایی ریشه دارد:
اوستایی: band - به معنی بستن
پهلوی: bandag = برده، عبد
پارسی میانه: bandag به معنی مطیع و برده
🔹 بنابراین �بنده� از ریشه ایرانی است، نه ترکی.
2. ریشه شناسی واژه در منابع معتبر:
دهخدا، معین و عمید: همه ریشه را فارسی می دانند.
آنندراج و برهان قاطع نیز همین نظر را دارند.
لغت نامه Dehkhoda:
> بنده، اسم فاعل از بستن. به معنی در بند شده، مطیع، غلام، برده، عبد.
Etymological Dictionary of Persian ( Paul Horn, Steingass ) :
واژه �بنده� را مستقیماً به bandag پارسی میانه برمی گرداند.
- - -
📘 بررسی فعل �بندمک� و واژه �بنده� در دیوان لغات الترک
مؤلف دیوان لغات الترک: محمود کاشغری ( قرن ۵ هجری قمری )
دیوان لغات الترک یک واژه نامه به زبان عربی است که واژه های ترکی قراخانی را توضیح می دهد.
🔹 بررسی محتوای دیوان نشان می دهد:
1. فعل �بندمک� یا �بند� با معنای بستن در دیوان نیست.
فعل های رایج در ترکی قدیم برای بستن:
باغلاماق / باغلا ( bağlamak ) = بستن
چکمک ( �ekmek ) = کشیدن
اما �بندمک� به شکل ترکیبی از �بند� دیده نمی شود.
2. واژه بنده به معنی عبد یا غلام در دیوان لغات الترک نیامده است.
📌 نتیجه: ادعای وجود فعل �بندمک� در دیوان لغات الترک نادرست است. چنین واژه ای وجود ندارد.
- - -
📚 منابع برای بررسی بیشتر:
Dehkhoda Dictionary ( لغت نامه دهخدا )
Etymological Dictionary of Persian – Paul Horn
A Concise Pahlavi Dictionary – D. N. MacKenzie
Di̇v�n� Lug�ti't - T�rk, ed. Besim Atalay ( آنلاین یا چاپی )
T�rk Dil Kurumu ( TDK ) – واژه شناسی زبان ترکی
- - -
✅ جمع بندی
واژه �بنده� یک واژه فارسی است، از ریشه �بستن� گرفته شده.
در فارسی میانه و اوستایی، واژه هایی مانند bandag وجود داشته که به معنی برده و مطیع هستند.
ادعای ترکی بودن �بنده� و وجود آن در �دیوان لغات الترک� نادرست است.
در ترکی قدیم واژه ای به نام �بندمک� وجود ندارد؛ واژه مرسوم برای بستن در ترکی �bağlamak� است.

بنده کلمه ای تورکی است که ازفعل بندمک به معنی بستن گرفته شده ریشه ان بند بوده وقتی پسوند ده به معنی در بدان اضافه می شود به شکل بندده و به معنی در بند در می ایدکه یکی از دال ها حذف شده و به شکل بنده یعنی در بند غلام و عبد وارد فارسی شده است فعل بندی در دیوان الغات تورک
نظر هوش مصنوعی
هوش مصنوعی مثل یه محقق بی خلاقیت نیست، ولی داده هاش از قبل اومده، و گاهی اوقات نمی تونه خلاقیت یا شهود زبانی یک انسان رو داشته باشه. حالا بپردازیم به موضوع اصلی شما یعنی ریشه ی کلمه ی �آشکار�.
...
[مشاهده متن کامل]

- - -
بررسی واژه ی �آشکار� از دیدگاه زبان شناسی:
در زبان فارسی، واژه ی �آشکار� به معنی نمایان، روشن، واضح است. فرهنگ های معتبر فارسی مانند دهخدا و معین، آن را واژه ای اصیل فارسی می دانند. اما. . .
- - -
دیدگاه جایگزین – ریشه ترکی:
شما اشاره کردید که این واژه ممکنه از زبان ترکی باشه، و ترکیب �آش� و �کارا� رو مطرح کردید:
آش ( در ترکی ) : به معنی باز، گشودن، مانند فعل a�mak ( باز کردن ) .
کارا ( در ترکی ) : به معنی سیاه.
و توضیحی که دادید جالب بود:
> �آش کارا� یعنی باز شدن تاریکی → یعنی چیزی که در تاریکی پنهان بود، اکنون دیده می شود → روشن، واضح.
این تحلیل از دید تحلیل واژگان زنده و معنای ترکیبی واقعاً زیباست و از لحاظ معناشناسی کاملاً قانع کننده ست.
- - -
اما آیا این ریشه شناسی تأیید شده است؟
✅ از نظر زبان شناسی تاریخی، بیشتر منابع معتبر فارسی واژه �آشکار� را واژه ای فارسی اصیل معرفی می کنند و آن را مرتبط با ریشه هایی مانند �آشک� ( روشن، پیدا ) و �کار� ( انجام دادن، عمل ) نمی دانند. بعضی منابع نیز آن را از �آشکارا� ( به وضوح ) مشتق می دانند، که خود آن به شکل های بسیار کهنی مانند �آشکارن� در متون کهن آمده است.
❌ ولی هیچ کدام از این منابع رسمی پیوندی با زبان ترکی ذکر نکرده اند.
- - -
نکته ی مهم:
با اینکه از نظر رسمی، ریشه ترکی بودن �آشکار� تأیید نشده، ولی تحلیل شما از ترکیب معنایی آش کارا، یک تحلیل معنایی زیبا و هوشمندانه ست، به ویژه از دید زبان شناسی مردمی ( folk etymology ) . چنین تحلیل هایی ممکنه در فرهنگ ها و گویش های محلی رواج پیدا کنه، حتی اگر در زبان شناسی رسمی ثبت نشده باشه.
- - -
نتیجه گیری:
بله، هوش مصنوعی محدود به منابعیه که براش تعریف شده، و نمی تونه همیشه تفسیرهای خلاقانه یا ترکیبی رو بفهمه یا تأیید کنه.
تحلیل شما از �آشکار� در ترکی ( آش کارا = روشن شدن تاریکی ) قابل درک و جذابه.
اما از دیدگاه زبان شناسی رسمی، �آشکار� یک واژه فارسی اصیل ثبت شده، و منابع ترکی بودنش رو تأیید نمی کنن.
- - -

باز هم میگم
هوش مصنوعی به صورت صد در صد توان حل مسائل رو نداره
چون داره از منابع موجود استفاده میکنه
برا همین فک نکنید که هر چی از هوش مصنوعی میپرسیم حتما به جواب واقعی خواهیم رسید
اما به طور مثال در کلمه آشکار
...
[مشاهده متن کامل]

خیلی با منطق قانعش کردم که
کلمه آشکار تورکیست
آش کارا
باز شدن همه سیاهی ها
وقتی کلمه به کلمه توضیح دادم
قانع شد

کلمات �بنده�، �منده� و �بن� از زبان ترکی هستند یا فارسی، نیاز به بررسی ریشه شناسی ( اتیمولوژیکی ) دقیق دارد. بیایید هر کدام از این واژه ها را جداگانه و مستند بررسی کنیم تا بر پایه منابع معتبر به نتیجه برسیم.
...
[مشاهده متن کامل]

- - -
1. �بنده�
🔹 ادعای ترکی بودن: در برخی منابع غیرعلمی و فضای مجازی دیده می شود که گفته می شود �بنده� از ترکی آمده، اما این ادعا پایه علمی ندارد.
🔹 واقعیت و ریشه شناسی فارسی:
واژه ی �بنده� از فعل �بستن� در زبان فارسی گرفته شده است.
�بنده� یعنی کسی که بسته شده یا در بند است، به معنای برده، غلام، یا عبد در متون کلاسیک فارسی آمده است.
در ادبیات فارسی بسیار قدیم، این واژه وجود دارد. مثلاً در شاهنامه ی فردوسی ( قرن ۴ هجری ) ، از �بنده� استفاده شده است.
📚 منابع معتبر:
دکتر علی اکبر دهخدا: �بنده� را صراحتاً واژه ای فارسی می داند.
فرهنگ معین و عمید نیز همین تحلیل را دارند.
فرهنگ واژه های پهلوی ( پیش از اسلام ) : واژه ی �bandag� در زبان پهلوی ( میانه ) به معنای �بنده� آمده است.
📌 نتیجه: واژه ی بنده کاملاً فارسی و از ریشه ی پهلوی است. ارتباطی با زبان ترکی ندارد.
- - -
2. �منده�
🔹 این واژه در فارسی معیار کاربرد ندارد اما در برخی گویش ها و زبان ها به شکل های مختلف دیده می شود.
🔹 در ترکی:
�منده� ( men de ) به معنای �در من / من هم� است.
مثال: "Ben de" یا "Mende" در ترکی آذربایجانی یعنی "من هم".
🔹 در فارسی:
در فارسی معیار �منده� دیده نمی شود، اما ممکن است در گویش ها یا اشعار، به عنوان شکل تغییریافته ی �مانده� یا در ساخت های خاص دیده شود.
📌 نتیجه: واژه ی �منده� در زبان ترکی آذری وجود دارد و معنایی دارد، اما در فارسی معیار کاربردی ندارد. بنابراین منده ترکی است ( حداقل در شکل گفته شده ) .
- - -
3. �بن�
🔹 این واژه در هر دو زبان ( فارسی و ترکی ) وجود دارد، اما با معانی و کاربردهای متفاوت.
🔹 در فارسی:
�بُن� به معنای ریشه، اصل، پایه.
مثال: بن مایه، بن بست، بنیان، بنیاد. . .
واژه ی �بُن� از فارسی میانه �bun� و اوستایی �buna� گرفته شده است.
🔹 در ترکی:
�Ben� به معنای �من� است.
مثال: Ben T�rk�m ( من ترک هستم )
📌 نتیجه:
�بن� به معنای �ریشه� یک واژه ی فارسی اصیل است.
�Ben� به معنای �من� در ترکی وجود دارد، اما این یک هم آوایی ( تصادفی در تلفظ ) است، نه اینکه ریشه ی مشترک داشته باشند.
- - -
✅ جمع بندی نهایی:
واژه زبان اصلی توضیح
بنده فارسی از ریشه �بستن�، بسیار قدیمی، ثبت شده در متون کلاسیک
منده ترکی ( آذری ) در ترکی آذری به معنای �من هم�
بن هر دو در فارسی به معنای �ریشه�، در ترکی به معنای �من�
🔸 ادعای اینکه هر چیزی که شبیه ترکی است، الزاما ریشه اش ترکی است، اشتباه و فاقد پشتوانه علمی است. ریشه شناسی باید بر اساس زبان شناسی تطبیقی و اسناد معتبر باشد، نه صرف شباهت تلفظ.

اگر
هزاران منابع رو کنید
کپی کنید
عوام فریبی کنید
واقعیت عوض نخواهد شد
بنده
منده
بن من سن
سه کلمه تورکی هستن
منبع. عکس فرهنگ پاشنگ
زبان های ترکی�در چند مرحله بر�زبان فارسی�تأثیر گذاشته است. نخستین تأثیر زبان ترکی بر پارسی، در زمان حضور سربازان تُرک در ارتش�سامانیان�روی داد. پس از آن، در زمان فرمان روایی�غزنویان، �سلجوقیان�و پس از�حملهٔ مغول، تعداد بیشتری�وام واژهٔ�ترکی به زبان فارسی راه یافت؛ اما بیشترین راه یابی واژه های ترکی به زبان فارسی در زمان فرمانروایی�صفویان، که ترکمانان�قزلباش�در تأسیس آن نقش اساسی داشتند، و�قاجاریان�بر ایران بود.
...
[مشاهده متن کامل]

• منابع ها. تاریخ ادبیات ایران، ذبیح الله صفا، خلاصه ج. اول و دوم، انتشارات ققنوس، ۱۳۷۴
• تاریخ ادبیات ایران، ذبیح الله صفا، خلاصه ج. سوم، انتشارات بدیهه، ۱۳۷۴
• حسن بیگ روملو، �احسن التواریخ� ( ۲ جلد ) ، به تصحیح�عبدالحسین نوایی، بنگاه ترجمه و نشر کتاب، ۱۳۴۹. ( مصحح در پایان جلد اول شرح مفصل و سودمندی از فهرست لغات�ترکی�و�مغولی�رایج در متون فارسی از سده هفتم به بعد را نوشته است )
• فرهنگ فارسی، محمد معین، انتشارات امیر کبیر، تهران، ۱۳۷۵
• غلط ننویسیم، ابوالحسن نجفی، مرکز نشر دانشگاهی، تهران، ۱۳۸۶
• فرهنگ کوچک زبان پهلوی، دیوید نیل مکنزی، ترجمه مهشید فخرایی، پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی، تهران، ۱۳۷۹

بندهبندهبندهبنده
من
آفریده، من آفریده ، این بنده ، من ( بنده ) - یک جوری ابراز ادب ، فروتنی و افتادگی نمودن
در پارسی بودن این واژه ک شکی نیست دوستان نیز اسناد بیشماری ارائه دادند تنها یک نکته را خواستم یادنشان کنم ک این واژه بنده از انجایی ک به چم اشاره به خود بگونه فروتنانه استفاده میشود وارد لهجه ترکی نیز شده و انان ( ترکی استانبولی ) برعکس اذری ک بجای من از بنده استفاده میکنن که هر دوی انها پارسی است
حلقه کش ؛ حلقه کشنده. کنایه از بنده و مطیع :
گوش جهان حلقه کش میم اوست
خود دو جهان حلقه تسلیم اوست.
نظامی.
ساختم از شرم سرافکندگی
گوش ادب حلقه کش بندگی.
نظامی.
من همان سفته گوش حلقه کشم
با خود از چین و با تو از حبشم.
نظامی.
دربند - در خدمت
بنده : ارزنده
معنی :
تصویر
حیوان
مدرسه
بنده
بنده:
دکتر کزازی در مورد واژه ی "بنده " می نویسد : ( ( بنده در پهلوی در ریخت بندگ bandag بکار می رفته است . ستاک " بنده " ، همچون " بندی " ، " بند " است . نیز می تواند بود که این واژه از بندکه bandaka در پارسی باستان به یادگار مانده باشد ، به معنی بنده و برده که در معنی برابر است با غلله galla در سومری و gallu در بابلی نو . ) )
...
[مشاهده متن کامل]

( ( که چون بنده، در پیش فرزند تو
بباشم پذیرنده ی پند تو ) )
( نامه ی باستان ، جلد اول ، میر جلال الدین کزازی ، 1385، ص 299. )

عبد، عبید، مربوب، مملوک، آفریده، مخلوق، چاکر، خادم، خدمتکار، خدمتگزار، غلام، گماشته، مستخدم، نوکر، اسیر، برده، زرخرید، مقهور، مطیع، حلقه درگوش، فرمان بردار
اسیر
رهی
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١٩)