دربند | گذرگاه دریا که آنرا بندر خوانند. ( از برهان ) ( غیاث ) . شهری که بر گذرگاه دریا سازند و بندر مقلوب آنست. ( از آنندراج ) :
بندر مختص دریا ندارد.
محلی است در ساحل دریا یا رودخانه که محل توقف و بارگیری و باراندازی وسایل نقلیه دریایی است.
مانند بندر ایالت می سی سی پی آمریکا که از نوع بندر رودخانه ای است.
واژه بندر کاملا پارسی است. چون در عربی می شودمیناءاین واژه یعنی بندر صد درصد پارسی است.
منبع. https://www. bbc. com/persian/world - 51838787
بندر =بند در - جای کشتی بستن است و پیوندی با بن ندارد
بندر در اصل بُندار است و بُن به معنی ریشه و ته است و دار به معنی داشتن است منظور قسمتی از دریا است که ته و عمق دریا مشخص و کم است.
کشتی بندان ؛ بندر. مینا. جای لنگر انداختن کشتی ها در بندر: این شهر [ شهر مهروبان ] باجگاهی است و کشتی بندان و چون از آنجا بجانب جنوب بر کناردریا بروند ناحیت توه. . . باشد. ( سفرنامه ناصرخسرو چ دبیرسیاقی ص 121 ) .
بندر دگرگون شده "بندودر " پهلوی است که به زبان تازی راه یافته .