بنات النعش

/banAtonna~S/

    [astr.] the bear

پیشنهاد کاربران

ارباب بخارا سبب خرابی بنات النعش وار متفرق گشتند و بدییها رفتند و عرصه آن حکم قاعاً صفصفهاً گرفت. . .
تاریخ جهانگشا، ص۱۸۳، نشر نگاه، نظارت پرویز بابایی
قاعا: زمین هموار که کوه و جنگل در آن نیست
...
[مشاهده متن کامل]

صفصفا: زمین هموار بى‏ علف: گویىی در هموارى مانند یک صف.
نام ۷ ستاره در آسمان که قسمتی از صور فلکی دب اکبر را تشکیل می دهند. نام های دیگر این صورتواره عبارتند از هفت اورنگ ( یا هفتورنگ ) ، هفت برادران ( یا هفت دادَران ) ، و نیز: دختران نعش، دختر نعش، بنت النعش، نواعش، کَواعِبِ اَنجُم.

بناتُ النعش وار: همچونبناتُ النعش
دکتر شفیعی کدکنی در مورد واژه ی " بناتُ النعش " می نویسد : ( ( بناتُ النعش رمز پراکندگی در ادب فارسی می باشد ) )
( ( بنگرید اکنون بناتُ النعش وار، از دست ِمرگ
...
[مشاهده متن کامل]

نیزه هاشان شاخ شاخ و تیرهاشان پارپار ) )
( تازیانه های سلوک، نقد و تحلیل قصاید سنائی، دکتر شفیعی کدکنی، زمستان ۱۳۸۳، ص 326. )

بپرس