بلیغ

/baliq/

    eloquent
    silver-tongued

مترادف ها

strenuous (صفت)
فعال، با حرارت، مشتاق، شدید، بلیغ

studious (صفت)
ساعی، مشتاق، زحمت کش، کوشا، بلیغ، درس خوان، جاهد، کتاب خوان

پیشنهاد کاربران

بلیغ؛ به معنی پایین آوردن سطح سخن است به گونه ای که برای همگان فهمیدنی باشد؛ به عبارت دیگر گفتاری که برای همگان است ( نه گروه ویژه ای مانند شاعران، نویسندگان، استادان، دانشجویان و. . . ) و می تواند شنوندگان را هم از نظر زیبایی سخن و هم گیرایی با گزینش بهترین و موثرترین واژه ها و نیز آهنگ سخن و هم درک خرسند سازد.
...
[مشاهده متن کامل]

( https://www. cnrtl. fr/definition/eloquence ) .
همتای پارسی این واژه ی عربی، شیوا می باشد ( رسا برای فصیح به کار می رود )
بلیغ برای گفتار به کار می رود و فصیح برای نوشتار.

شیوا ، رسا ، فصیح، زبان آور، سخن آرا، چیره زبان
رسا

بپرس