که ادعا می کنند واژه ی �بلی� عربی است و هیچ ارتباطی با فارسی یا زبان های ایرانی باستان ندارد. بیایید گام به گام و با منابع معتبر توضیح بدهیم: - - - ۱. ریشه ی کهن واژه ی �بلی� در زبان های ایرانی ... [مشاهده متن کامل]
زبان اوستایی: در اوستایی ( زبان دینی زرتشتیان، حدود ۶۰۰–۳۰۰ پیش از میلاد ) واژه ای مانند baiia / baiiaa وجود داشته که معنای �آری� یا �بلی� را می رسانده است. این واژه در متون مقدس زرتشتی، به ویژه گاتاها و دعاها، به عنوان پاسخ مثبت به کار می رفته. منابع: Humbach, Helmut. The Gathas of Zarathustra and the Other Old Avestan Texts, 1991. Windfuhr, Gernot. Languages and Dialects of Iran: Ancient and Modern, 2009. زبان پهلوی ( ساسانی ) : در متون پهلوی، این واژه به صورت بَی یا بِی ثبت شده است و همان نقش پاسخ مثبت را دارد. در کتیبه ها، اسناد رسمی و متون دینی ساسانی دیده می شود. منابع: Daryaee, Touraj. Sasanian Persia: The Rise and Fall of an Empire, 2009. MacKenzie, David N. A Concise Pahlavi Dictionary, 1971. انتقال به فارسی میانه و نوین: از اوستایی و پهلوی، واژه وارد فارسی میانه شد و نهایتاً در فارسی نوین به شکل �بلی� باقی ماند. منابع: Windfuhr, Gernot. The Iranian Languages, 2009. Perry, John R. Lexicon of Persian Lexicography, 1987. - - - ۲. توضیح ادعای �بلی عربی است� برخی منابع مدرن و لغت نامه ها ( مانند دهخدا ) بیان می کنند که �بلی� عربی است و معنای تسلیم یا پاسخ مثبت در قرآن دارد. واقعیت این است که در عربی کلاسیک، واژه بَلَى برای پاسخ مثبت به سؤال منفی به کار می رود. مثال: > أَلَسْتُ بِرَبِّکُمْ قالوا: بَلَى یعنی �آیا من پروردگار شما نیستم؟ گفتند: آری�. این کاربرد خاص در قرآن باعث شده که بعضی تصور کنند واژه ی �بلی� فقط عربی است. ✅ نکته مهم: وجود واژه ای مشابه در عربی دلیلی بر عربی بودن ریشه ی آن در فارسی نیست. واژه ی �بلی� در فارسی، اوستایی و پهلوی پیش از ورود عربی وجود داشته و به شکل مستقل معنا می داده است. - - - ۳. مقایسه با ترکی و دیگر زبان ها برخی تلاش کرده اند با مقایسه با ترکی، ریشه ی �بلی� را مرتبط با واژه های ترکی مثل �بویله / اولدو� کنند. واقعیت: �بلی� در فارسی معنای پاسخ مثبت دارد، در حالی که واژه های ترکی مشابه صرفاً معادل �چنان، اینگونه� هستند. این تطبیق، صرفاً شباهت صوتی است و ریشه ای تاریخی ندارد. - - - ۴. جمع بندی 1. بلی فارسی نیست عربی: غلط است. واژه در اوستایی و پهلوی پیش از عربی وجود داشته است. 2. کاربرد قرآنی در عربی: مربوط به پاسخ مثبت به پرسش منفی است و تأثیری بر ریشه فارسی ندارد. 3. ادعاهای ترکی: صرفاً شباهت صوتی است، نه ریشه مشترک. 4. منابع معتبر تاریخی و زبان شناسی نشان می دهند که �بلی� یک واژه ی کهن ایرانی است که از اوستایی و پهلوی به فارسی منتقل شده است. - - -
منبع. عکس فرهنگ ریشه واژگان فارسی دکتر علی نورایی زبان های ترکی�در چند مرحله بر�زبان فارسی�تأثیر گذاشته است. نخستین تأثیر زبان ترکی بر پارسی، در زمان حضور سربازان تُرک در ارتش�سامانیان�روی داد. پس از آن، در زمان فرمان روایی�غزنویان، �سلجوقیان�و پس از�حملهٔ مغول، تعداد بیشتری�وام واژهٔ�ترکی به زبان فارسی راه یافت؛ اما بیشترین راه یابی واژه های ترکی به زبان فارسی در زمان فرمانروایی�صفویان، که ترکمانان�قزلباش�در تأسیس آن نقش اساسی داشتند، و�قاجاریان�بر ایران بود. ... [مشاهده متن کامل]
• منابع ها. تاریخ ادبیات ایران، ذبیح الله صفا، خلاصه ج. اول و دوم، انتشارات ققنوس، ۱۳۷۴ • تاریخ ادبیات ایران، ذبیح الله صفا، خلاصه ج. سوم، انتشارات بدیهه، ۱۳۷۴ • حسن بیگ روملو، �احسن التواریخ� ( ۲ جلد ) ، به تصحیح�عبدالحسین نوایی، بنگاه ترجمه و نشر کتاب، ۱۳۴۹. ( مصحح در پایان جلد اول شرح مفصل و سودمندی از فهرست لغات�ترکی�و�مغولی�رایج در متون فارسی از سده هفتم به بعد را نوشته است ) • فرهنگ فارسی، محمد معین، انتشارات امیر کبیر، تهران، ۱۳۷۵ • غلط ننویسیم، ابوالحسن نجفی، مرکز نشر دانشگاهی، تهران، ۱۳۸۶ • فرهنگ کوچک زبان پهلوی، دیوید نیل مکنزی، ترجمه مهشید فخرایی، پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی، تهران، ۱۳۷۹
بَلیٰ: از ریشه بلاء، به معنای امتحان کردن است و به معنی آری استعمال نمی شود، بلکه معنای آری در مفهوم آن مستور است. وَإِذْ أَخَذَ رَبُّکَ مِنْ بَنِی آدَمَ مِنْ ظُهُورِهِمْ ذُرِّیَّتَهُمْ وَأَشْهَدَهُمْ ... [مشاهده متن کامل]
عَلَىٰ أَنْفُسِهِمْ أَلَسْتُ بِرَبِّکُمْ قَالُوا بَلَىٰ، بَلیٰ تسلیم شدن در برابر امر الهی برای شرط ابتلای انسان برای رسیدن به بهشت اوست. وَإِذْ قَالَ إِبْرَاهِیمُ رَبِّ أَرِنِی کَیْفَ تُحْیِی الْمَوْتَىٰ قَالَ أَوَلَمْ تُؤْمِنْ قَالَ بَلَىٰ وَلَٰکِنْ لِیَطْمَئِنَّ قَلْبِی، حضرت ابراهیم ( ع ) می گوید: بَلیٰ. یعنی من آماده ام مرا با کشتن و زنده شدن پرندگان امتحان کنی.
یعنی بله
واژه بلی معادل ابجد 42 تعداد حروف 3 تلفظ bali نقش دستوری قید ترکیب ( شبه جمله، قید ) [مٲخوذ از عربی: بلی balā] مختصات ( بِ لا ) [ ع . ] ( اِمص . ) آواشناسی bali الگوی تکیه WS ... [مشاهده متن کامل]
شمارگان هجا 2 منبع لغت نامه دهخدا فرهنگ فارسی عمید فرهنگ فارسی معین فرهنگ فارسی هوشیار واژگان مترادف و متضاد خیلی برام عجیبه چطور واژه صد در صد عربی بلی بله غیر عربی هستند.
and how! old - fashioned used to say ‘yes’ strongly in reply to a question ‘Was Matt drunk?’ ‘And how!’
در زبان لری یعنی بلوط
ال بت. ال بت ده ( البته ) . . . این واژه تورکی است. با کلمه ی بللی ( آشکار ) . و بلی ( بل لی دی ) مترادف است. و شعر ال بت ده یریوی سالیم دربت ده این موضوع را آشکار می کند. . . . . بله برون یعنی بلی نی بویرون ( بله را بفرمایید ) در سوز دانیشما.
آهان
اله بله یعنی در ترکی چنین و چنان بله در ترکی یعنی چنان اونی که پرسیده در خطرات ناصرالدین شاه بله شد ؟؟؟؟ بله اولدو ==== این چنین شد اله اولدو = آن چنان شد اینها ترکی آذربایجانین ... [مشاهده متن کامل]
Oyle اویله در ترکی استانبولی Boyle بویله در ترکی استانبولی
کلمه بلی در لغت عرب براى اثبات مطلبی است ولی معمولا در مواردى ذکر می گردد که سؤال به صورت منفی طرح شود ، مانند اینکه خداوند می فرماید : ا لست بربکم آیا من پروردگار شما نیستم قالوا بلی گفتند : آرى . همچنانکه کلمه نعم در جواب سؤال اثباتی ذکر می گردد مانند : فهل وجدتم ما وعد ربکم حقا قالوا نعم آیا آنچه را پروردگار شما وعده داده بوده به حقیقت یافتید ؟ گفتند : آرى . ... [مشاهده متن کامل]
( تفسیر نمونه ج : 2 ص : 625 )
به جای بلی و خیر عربی، آری و نه ی پارسی را به کار ببریم
قضیه آنگونه نیست که می پندارند، کسی که در اموال دیگران خیانت کند بخشوده می شود ( از موضوع آیه قبل ) که صحیح این است که هر آن کس تقوای خدا را رعایت کند و به عهد و پیمان خویش وفا نموده و امانت دیگران را واپس بدهد چنین کاری تقوای خداست و خداوند پرهیزکاران را دوست می دارد.
اوهوم
بلی یا بالی همان متکا و بالین است اما نه برای اسان و حیوان بله برای بوته خربزه همان خاز وخس و علف هرز اطراف بوته خرب ه را زیر سر تای آن که به جلو در حال رست است مبگذاریم و کمی روی ان خاک میریزیم که براد ... [مشاهده متن کامل]
انرا نبرد لعد بوته خربزه خودش به ان زنجیره میزند و میچسبد تا باد اورا به بازی در نیاورد به ابن متکای هیزمی بالی یا بلب و یا بالین هم میگوییم
بلی با کسره «ب» در زبان تبری ( مازنی ) به معنای آلت نرینه می باشد و به طور خاصه به آلت پسربچه ها گفته می شود.