بلکه

/balke/

    perhaps
    but
    rather
    on the contrary
    only
    suppose...

فارسی به انگلیسی

بلکه خواب باشد
perhaps he is asleep

مترادف ها

even (قید)
هم، بلکه، حتی

but (قید)
فقط، بلکه، بطور محض

rather (قید)
بیشتر، بلکه، نسبتا، تا یک اندازه، ترجیحا، سریع تر، با میل بیشتری

پیشنهاد کاربران

منبع. عکس فرهنگ ریشه واژگان فارسی دکتر علی نورایی
واژه ی بلکه از ریشه ی واژه ی بلگه فارسی هست
زبان های ترکی�در چند مرحله بر�زبان فارسی�تأثیر گذاشته است. نخستین تأثیر زبان ترکی بر پارسی، در زمان حضور سربازان تُرک در ارتش�سامانیان�روی داد. پس از آن، در زمان فرمان روایی�غزنویان، �سلجوقیان�و پس از�حملهٔ مغول، تعداد بیشتری�وام واژهٔ�ترکی به زبان فارسی راه یافت؛ اما بیشترین راه یابی واژه های ترکی به زبان فارسی در زمان فرمانروایی�صفویان، که ترکمانان�قزلباش�در تأسیس آن نقش اساسی داشتند، و�قاجاریان�بر ایران بود.
...
[مشاهده متن کامل]

• منابع ها. تاریخ ادبیات ایران، ذبیح الله صفا، خلاصه ج. اول و دوم، انتشارات ققنوس، ۱۳۷۴
• تاریخ ادبیات ایران، ذبیح الله صفا، خلاصه ج. سوم، انتشارات بدیهه، ۱۳۷۴
• حسن بیگ روملو، �احسن التواریخ� ( ۲ جلد ) ، به تصحیح�عبدالحسین نوایی، بنگاه ترجمه و نشر کتاب، ۱۳۴۹. ( مصحح در پایان جلد اول شرح مفصل و سودمندی از فهرست لغات�ترکی�و�مغولی�رایج در متون فارسی از سده هفتم به بعد را نوشته است )
• فرهنگ فارسی، محمد معین، انتشارات امیر کبیر، تهران، ۱۳۷۵
• غلط ننویسیم، ابوالحسن نجفی، مرکز نشر دانشگاهی، تهران، ۱۳۸۶
• فرهنگ کوچک زبان پهلوی، دیوید نیل مکنزی، ترجمه مهشید فخرایی، پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی، تهران، ۱۳۷۹

بلکهبلکهبلکهبلکه
بدرستی، بی گمان
فرهنگ عمید
برای نفی حکم قبلی گفته می شود، برعکس، بر خلاف: او نه تنها مجرم نیست، بلکه یک انسان شریف است.
بلکه وبلکم :بالا وبالاکم اینکه، فارسی اند.
همونجور که دوستان هم اشاره کردن اگه دوست دارید جایگزین پارسی برای این واژه بکار ببرید �چه بسا� و �همچنین� بهترین گزینه ها هستند و در نود درصد گزاره ها به خوبی جا می افتند.
وانگهی
باشد که
وانگه
باشد / باشد که
کشتی شکستگانیم ای باد شُرطِه برخیز
باشد که باز بینم دیدار آشنا را
حافظ
پیشنهادِ واژه:
به جایِ واژه یِ " بلکه" می توان از واژه یِ " بَرکه" بهره برد؛چراکه ما هنگامیکه می گوییم : نه تنها X ، بلکه Y، گفته ای را " بَر" گفته یِ دیگر می نشانیم. پس به جایِ تکواژِ " بَل" می توان از واژه " بَر" در زبانِ پارسی بهره ببریم و بگوییم: نه تنها X ، بَرکه Y.
اگر چه
بل در عربی حرف یا مطلب ما قبل خود را منتقل و باطل می کند ، بلکه در فارسی هم همین نقش را دارد.
بل
در بعضی جمله بندی ها، کلمه "که" می تواند عوض "بلکه" استعمال شود.
بلکه
این واژه پارسی و برای همگان شناخته و دانسته شده است ولی بَل همان بُل در واژه ء: بُل هوس و واژهء police که به شهربانی می گویند ولی در اسل شهر جایی است که مردم بسیاری گِرد هم می آیند و بُلیک یا بُلگری نهادی است که شهر را می پاسَد . هم چنین بُل در پیش وند لاتینی poly به کاربر می رود : polyclinic = درمانگاهی با بخش های درمانی فراوان یا polytechnic فن آوری های بسیار؛ این واژه به بساکه هم ترانویسی شده که بسا یا بَس یا بسیار همین مینهء : بُل یا بَل است.
...
[مشاهده متن کامل]

همچنین، نیز
افزون بر آن، افزون بر این
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١٥)