بلورین

/bolurin/

    crystalline
    made of (cut) glass

مترادف ها

crystalline (صفت)
واضح، شفاف، بلورین، متبلور

pellucid (صفت)
روشن، شفاف، سلیس، بلورین، حائل ماوراء

porphyritic (صفت)
بلورین، وابسته به سنگ اذرین سماکی

پیشنهاد کاربران

بلورین :شفاف و درخشان مانند بلور .
بلورین اسم دختر انه با ریشه ( فارسی , عربی ) است ،
1 - بلوری، به شکل بلور، ساخته شده از بلور؛ 2 - ( به مجاز ) شفاف و درخشان .
بلور واژه ای فارسی ست از فارسی به عربی رفته، معرب بشمار نمی آید. در واژه نامه ی پهلویگ بلور و بلورین هست

بپرس