بله؛ این کلیدواژه ی اصیل و این پنجره زیبا هم فلسفه و بار معنایی بسیار زیبایی و مثبتی در درون خود دارد.
فلسفه کلمه بله در مکالمات روزمره در زمان ما وقتی استفاده می شود که تأیید یک عمل را نشان می دهد ولی سخن این کلمه به ما می گوید زمانی از من باید استفاده بکنید که باعث ایجاد بال و پر و بالا بلندی در فرد مخاطب شود.
... [مشاهده متن کامل]
مترادف غیرانطباقی کلمه ی بله در زبان فارسی کلمه ی آری می باشد به مفهوم آر رساندن و انرژی دادن.
و مترادف غیرانطباقی کلمه ی بله در زبان عربی کلمه ی نَعَم به مفهوم مُنعِم کردن و نعمت دادن مخاطب می باشد.
و در زبان انگلیسی مترادف غیرانطباقی کلمه بله کلمه ی یِس با نگارش yes به مفهوم یاس و یاسین و یاسمن و سما رساندن که در این کلمه قانون حذف و اضافه اعمال گردیده و حرف م برای راحتی آوا حذف گردیده است. و یس به مفهوم رساندن گرمای ملایم و ایجاد حس مثبت و حیات بخش مفهوم دارد.
بله:بلی، "بُولِه به سبک کهن سالان قدیم"بالا، بالای چشم. فارسی است.
واژه بلی
معادل ابجد 42
تعداد حروف 3
تلفظ bali
نقش دستوری قید
ترکیب ( شبه جمله، قید ) [مٲخوذ از عربی: بلی balā]
مختصات ( بِ لا ) [ ع . ] ( اِمص . )
آواشناسی bali
الگوی تکیه WS
... [مشاهده متن کامل]
شمارگان هجا 2
منبع لغت نامه دهخدا
فرهنگ فارسی عمید
فرهنگ فارسی معین
فرهنگ فارسی هوشیار
واژگان مترادف و متضاد
خیلی برام عجیبه چطور واژه صد در صد عربی بلی بله غیر عربی هستند.
واژه آری:
دکتر کزازی در مورد واژه ی " آری" می نویسد : ( ( آری به گمان بسیار ، ریخت کوتاه شده ی " آوری " است ، به معنی " بی گمان " و " هرآینه " و " بیقین "؛ . ) )
( ( چنین داد پاسخ بدو کندرو
که آری شنیدم تو پاسخ شنو ) )
( نامه ی باستان ، جلد اول ، میر جلال الدین کزازی ، 1385، ص 316. )
پس واژه آری فارسی نیست واقعا که خدایش آدم چی بگویید
فارسی اری و نه هست و بله و خیر فارسی نیست، بعید میدونم بله عربی باشه، چون در ترکی بللی حرف تصدیق به معنای مشخصه و معلومه می باشد. مثل بلیرتمک یعنی مشخص کردن. یا بلیدیر یعنی مشخصه. بلی ترکی هست
بله: این واژه در عربی بَلی و حرف تصدیق و ایجاب است و:
1 - پس از پرسش می آید. مانند بله گفتن عروس.
2 - هنگام خطاب شدن می آید. آقای فرهادی! بله.
3 - هنگام برداشتن گوشی در تماس تلفنی کسی که شماره اش ناشناس است و به جای الو گفته می شود.
... [مشاهده متن کامل]
4 - هنگام در زدن کسی اتاق را و آن که داخل است می گوید بله.
5 - به صورت طنز در گفتگو با کسی که کار بدی انجام داده است. ( خنده ای از سر تمسخر کرد و گفت: تو هم که بله! )
6 - برای تاکید به معنی البته و گاهی همراه با آن به کار می رود. ( نظامی: بلی در طبع هر داننده ای هست که با گردنده گرداننده ای هست )
7 - هنگام گفتگو برای درخواست تکرار واژه یا جمله ای که شنونده به خوبی نفهمیده است و بله را به صورت پرسشی می گوید. بله؟ نفهمیدم دوباره بگو. ( فرهنگ بزرگ سخن )
همتای پارسی این واژه ی عربی اینهاست:
آری، آره ( دری )
آمِه ( سنسکریت: āma )
وایِه ( کردی )
آیا کسی می داند که نخستین نمونهٔ کاربُردِ تاریخیِ این واژهٔ بله/بلی در ادبیات و سروده های فارسی، از چه کسی و در چه سده ای بوده؟
بُله:ساده دل. کم خرد. احمق، بی خرد، سبکسر، کم عقل، نادان.
نمونه:کودکانه و بُله چانه اش را بالا گرفت ( کلیدر. ج۶, ص۱۹۱۴ )
محمدجعفر نقوی
واژه بله
معادل ابجد 37
تعداد حروف 3
تلفظ bolh
نقش دستوری قید
ترکیب ( صفت ) [عربی، جمعِ اَبلَه] [قدیمی]
مختصات ( بُ لْ ) [ ع . ] ( اِ. )
آواشناسی bale
الگوی تکیه WS
شمارگان هجا 2
منبع لغت نامه دهخدا
واژگان مترادف و متضاد
به کسر �ب� و �ل� و تشدید �ل� ( belle ) :در گویش زرند کرمان به معنای مقداری از یک کالا یا جنس و وسیله به صورت کلی بدون تعیین وزن و بررسی معمولاً برای فروش ارزانتر از قیمت واقعی و اصلی ( مثال: این کارتن
... [مشاهده متن کامل] انار را بله ایچند می خری؟: یعنی بدون وزن کردن کارتن انار، حاضری چقدر پول بدهی و بدون وزن کردن و بررسی کردن آن را یکجا بخری؟ )
and how!
old - fashioned used to say ‘yes’ strongly in reply to a question
‘Was Matt drunk?’ ‘And how!’
واژه بیشتن یا بیهشتن از ب یشتن یا ب هشتن ساخته شده است که گاها هشتن به اشتن نیز دریخته ( تغییر داده شده ) شده است. از روی همین هشتن ( heshten ) که اشاره شد yeshten یا yeheshten نیز بیرون آمده بود که yes
... [مشاهده متن کامل] لاتین همان yeheshten آریایی می باشد و yeheshten با واژه هشت ( hesht ) که در بهشت ( ورودی خوب و نیکو = در اینجا نگر جایگاه خوب است ) همریشه می باشد . بنابراین تا بدینجا فهمیدیم yes همان yesh و یش همان هشت بوده که در زبان مازندرانی به اجازه خواستن بیشتن ( biyeshten ) گفته میشود و به بگذار یا اجازه بده بی ِل ( bi - yel ) میگوییم که دستوری biyeshten است . در بی ِل به سادگی میتوان فهمید که چرا به اجازه دادن بله میگویند به دال اینکه در بله دادن و بله گفتن شما اجازه کاری را میدهید و این همان biyeshten است که در لاتین به yesh یا yes و در زبان های پهلوی ( مازندرانی ارث برده شده از آن دوران ) به بی یل یا بله فارسی دگریخته شده است. با خیال راحت بگویید بله - ریشه آریایی دارد.
آر ی، بلی ، در قبول کاری می گویند.
معادل واژه لقمه در زبان فارسی
بله رو در کلمه اله و بله و الم بلم میبینید
اله در ترکی یعنی چنان و بله یعنی چنین
الم بلم از الیم بلیم یعنی اینجورم اونجورم
اما در دهخدا
بله. [ ب ِ ل َ ] ( ترکی ، اِ ) لفظ ترکی است به معنی چنان. ( فرهنگ لغات عامیانه ) . چنین.
... [مشاهده متن کامل]
- اله و بله ؛ چنین و چنان.
- امثال :
بله دیگ بله چغندر ؛ مثل مرکب از کلمه بله ترکی است که معنی چنین میدهد و دیگ و چغندر فارسی. گویند ترکی میگفت مسگران الکه ما دیگها سازند، هریک چندِ خانه ای. شنونده گفت در روستای ما چغندرها آید هریک همچندِ خرواری. ترک گفت چنین چغندر را در کدام دیگ پزند؟ گفت در دیگ مسگران الکه شما. ( امثال و حکم دهخدا ) .
آره، آری
آری فارسی است.
بله عربی است ( بلی ) .
یس انگلیسی است.
بُله/ b�lh : ساده لوح، نادان، خِنک
زبانزد:
دیگر زبانش لمس شده، بُله شده.
کلیدر
محمود دولت آبادی
بُل هُرت/ bolhort ( ص. ) : کم عقل ابله، دیوانه وضع، خل و چل
واژه نامه ی گویش تون ( فردوس )
تالیف محمد جعفر یاحقی
فرهنگستان زبان و ادب فارسی
آره بله Yes
Yes
بله شدن در خاطرات ناصر الدین شاه یعنی چه؟
مثلا:انیس الدوله بله شد
شیرازی کوچیکه بله شد
معصومه بله شد.
یوشی بله شد.
خلاصه شخص ایشان هر شب در میان یکی را بله مینموده است ؛ این یعنی چه ؟
Yeap
بله با تاکید
بله به فراسوی میشود= oui
بله واژه عربی هست اری و اره پارسیست بهتره به جای بله از این دو واژه استفاده کنیم
علاوه بر معانی که ثبت شده و دوستان مطرح کردند، در لهجه ایل عرب خمسه، بَلِّه به معنای تبدیل کردن و تعویض یک شیء به جای دیگری است.
مثال؛
بَلِّه هذ القرص = یعنی این قرص را عوض کنید و داروی دیگری به جای آن بدهید.
بعضا هم به جای بَلِّه از کلمه بَهدِلِه استفاده می کنند.
شرم بر آنانی باد که به ما یاد دادند : آره نه ، بله
آره واژه ای پارسی است و به جای واژه عربی و زشت بله بکار ببریم
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ٢٥)