بلندی

/bolandi/

    altitude
    elevation
    eminences
    height
    high
    high-ness
    tallness
    up
    highness
    loudness
    [fig.] eminence

فارسی به انگلیسی

بلندی از سطح دریا
height

بلندی زمین
rise

بلندی صدا
loudness, magnitude, volume

بلندی طاق
headroom

بلندی قدم
stride

بلندی مکان
eminence

بلندی ها
altitudes

بلندی هراسی
acrophobia

مترادف ها

elevation (اسم)
ترفیع، بلندی، علو، جای بلند و برامدگی

lift (اسم)
سرقت، دزدی، پیشرفت، ترقی، ترفیع، بلندی، جر ثقیل، بالابری، اسانسور، بالا بر، بالارو، برخاستگی

supremacy (اسم)
سبقت، برتری، تفوق، بلندی، افراشتگی

height (اسم)
فراز، تکبر، ارتفاع، بلندی، عرشه، رفعت، علی، آسمان، ارتفاعات، جای مرتفع، در بحبوحه

altitude (اسم)
فراز، ارتفاع، بلندی، مقام رفیع

looming (اسم)
بلندی

eminence (اسم)
بلندی، بزرگی، تعالی، پشته، برجستگی، بر امدگی، مقام، عالیجناب، جاه، علی، علو

sublimity (اسم)
بلندی، تعالی، رفعت، علو مقام، افراشتگی

exaltation (اسم)
بلندی، تجلیل، تمجید

eminency (اسم)
بلندی، بزرگی، تعالی، برجستگی، بر امدگی، مقام، عالیجناب، جاه

toft (اسم)
بلندی، پشته، خانه رعیتی، تپه کوچک، عرصه خانه و متعلقات ان

پیشنهاد کاربران

لری بختیاری
چُغا ( ایلامی ) ، وابند، گل نره:بلندی، تپه
معادل لکی : بَرزی
سلیم
بلندی: بالاترین
بلندی :
دکتر کزازی در مورد واژه ی بلندی می نویسد : ( ( بلندی در پهلوی بلندیه bulandīh بوده است. ) )
زمین را بلندی نبُد جایگاه ؛ / یکی مرکزی تیره بود و سیاه
ستاره ، به سر بر، شگفتی نمود؛/به خاک اندرون، روشنائی فزود.
...
[مشاهده متن کامل]

توضیح بیت : زمین در آغاز ارجمندی و والایی نداشت کانون تیر فام و سیاه بود خورشید بر فراز آن شگفتی آفرید و خاک تیره و تار را روشنایی بخشید.
( نامه ی باستان ، جلد اول ، میر جلال الدین کزازی ، 1385، ص 193 )

کوهه
فراز

بپرس