بلغور

/balqur/

    groats
    grits
    meal

فارسی به انگلیسی

بلغور جو دوسر
oatmeal

بلغور ذرت
cornmeal

بلغور مانند
mealy

بلغور کردن
gabble, patter

مترادف ها

frumenty (اسم)
بلغور

grout (اسم)
بلغور، دوغاب، ارد خشن، ملاط رقیق، قطعات کوچک و نامنظم سنگ

پیشنهاد کاربران

بلغور = بل غور
غور / غار / گور / کور همه از یک ریشه هستند و در
غار ( از درون کوه )
گور ( از درون خاک یا تن )
کور ( از درون تاریکی )
غور ( از عمق و ژرفا )
بل نشانه تایید و آری می باشد و بلغور = از درون تراویده برای همین در زبان فارسی میگویند چی از خودت بلغور کردی ؟ یعنی چی از درون و ژرفای خودت به زبان و بیرون پراکندی؟
...
[مشاهده متن کامل]

همچنین بلغور کردن غذا در زبان مازندرانی که ریشه در پهلوی باستان دارد به چم بالا آوردن غذا و نشخوار کردن است پس بلغور = از عمق و درون آمده
از نشانه های بل میتوان بدین ها اشاره کرد
بلکه / تنبل / سنبل / بلک کردن ( یکجا نشستن ) برای همین تنبل میشود آنکه تن خود را بر جایی مینشاند و تاکید دارد / برای همین بلک کردن همان اصرار کردن در جواب بله و آری گرفتن شده است پس با دال و دلیل فهمیدیم بلغور میشود با تاکید و اصرار از درون آمده

بلغور واژه ای فارسی است که بصورت �بورغل� نیز تلفظ می شود .
این واژه به شکل �پیلگوری� از فارسی وارد زبان یونانی شده است .
در پاسخ به جناب آرش NK باید بگویم :
1 - واژه نامه نیشانیان که به عنوان منبع ذکر کرده ایدریشه این واژه را فارسی نوشته است و همچنین نوشته که شباهت این واژه به بوغو تصادفی می باشد .
...
[مشاهده متن کامل]

2 - منبع دیگری که ذکر کرده اید وبلاگ یک پانترک به نام اسماعیل سالاریان می باشد که من بین سالهای 87 تا 91 زیاد با ایشان درباره ریشه واژه ها گفتگو می کردم ولی به هیچ وجه از تصور واهی خود پا پس نمی گذاشت .

این واژه نه عربی است و نه ترکی در زبان لاتین ، به آن می گویند : Purgurium
بلغور: گندم پوست کنده
بلغور کلمه ای ترکی است
کلمه هم معنی : یارما
بلغور از ریشه بوغالاما ( خفه کردن، خرد کردن، تحقیر کردن )
خرد کردن غله ( جو، گندم، برنج و. . . ) به طوری که آرد نشود و فقط به چند تکه تقسیم شود
منبع: ویکی پدیا ، وام واژه های ترکی در فارسی
بلغور:نیم آرد، نیم کوبه، دانه هایی که به هماد ( کاملا ) آرد نشده باشند. نیم کوب شده
افراد بلغور میکنند وقتیکه حق را میبینند وبُهتشان میشه.
بل أکثرهم للحق کارهون
بلغور کلمه ترکی است که از ریشه کلمه بولغاماق درست شده است که به معنای له کردن قاتی کردن و مخلوط کردن است
واژه بَلغور ترکی است در ترکی می شود بَلور در زبان ترکی خبر از واژگان ق و غ نیست بخاطر همین این واژه در پارسی شده بَلغور در پارسی قدیم به این واژه گِمنِه گفته می شد که هنوز در زبان مردم جنوب ایران و لرهای بختیاری هست این واژه در حقیقت بلغور پارسی نیست و ریشه پارسی ندارد وارد زبان پارسی شده است این واژه یعنی گمنه پارسی است و این واژه گمنه از ریشه ی واژه پهلوی گم گرفته شده است.
...
[مشاهده متن کامل]

منابع. فرهنگ لغت معین
, in اُردُو لُغَت ( in Urdu ) , Ministry of Education: Government of Pakistan,
2017.
“گم”, in Rekhta Dictionary [Urdu dictionary with meanings in Hindi & English] ( in English ) , Noida, India: Rekhta Foundation, 2023
bulgur in The American Heritage Dictionary of the English Language
^ Nişanyan, Sevan ( 2002– ) , “bulgur”, in Nişanyan S�zl�k
Further reading
Redhouse, James W. ( 1890 ) , “بلغور”, in A Turkish and English Lexicon, Constantinople: A. H. Boyajian

واژه بَلغور ترکی است در ترکی می شود بَلور در زبان ترکی خبر از واژگان ق و غ نیست بخاطر همین این واژه در پارسی شده بَلغور در پارسی قدیم به این واژه گِمنِه گفته می شد که هنوز در زبان مردم جنوب ایران و لرها هست این واژه در حقیقت بلغور پارسی نیست و ریشه پارسی ندارد وارد زبان پارسی شده است پارسی این واژه گمنه است
...
[مشاهده متن کامل]

منابع. http://salariyan. blogfa. com/post/6373

من خودم ترکم در کمله ترکی ( یارما ) گفته میشه ولی این دوست عزیز ارش که گفتن دقیق متوجه نشدم . . .
بلغور کلمه ترکی هست به فارسی گمنه هست
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١٢)

بپرس