بُلشِویک ها ( به روسی: большевики ) ( در روسی به معنای «اکثریت» ) ، بخش مارکسیست انقلابی، رادیکال و یکی از دو شاخهٔ اصلی حزب سوسیال دموکرات کارگری روسیه بودند. بلشویک ها در دومین کنگره حزب در ۱۹۰۳ میلادی به رهبری ولادیمیر لنین از منشویک ها ( اقلیت ) جدا شدند و سرانجام پس از انقلاب اکتبر حزب کمونیست اتحاد شوروی را تشکیل دادند.
... [مشاهده متن کامل]
بلشویک ها پس از تشکیل حزب خود در سال ۱۹۱۲، در طول انقلاب اکتبر در جمهوری روسیه در نوامبر ۱۹۱۷، قدرت را به دست گرفتند و دولت موقت الکساندر کرنسکی را سرنگون کردند و به عنوان تنها حزب حاکم در روسیه شوروی بعدی و کشور جانشین آن، شوروی تبدیل شدند. آنها خود را رهبران پرولتاریای انقلابی روسیه می دانستند. از عقاید و اعمال آنها غالباً تحت عنوان بولشویسم یاد می شود.
جزوه سیاسی "چه باید کرد؟" از لنین که در سال ۱۹۰۱ نوشته شد، به تسریع جدایی بلشویک ها از منشویک کمک کرد. در آلمان، این کتاب در سال ۱۹۰۲ منتشر شد. اما در روسیه، سانسور شدید انتشار و توزیع آن را غیرقانونی اعلام کرد. یکی از نکات اصلی در نوشتن لنین این بود که انقلابی تنها با رهبری قدرتمند که می تواند تمام زندگی خود را وقف این امر کند، حاصل می شود. پس از اینکه انقلاب پیشنهادی با موفقیت دولت را سرنگون کرد، این رهبری قدرتمند قدرت را رها می کند و اجازه می دهد سوسیالیسم به طور کامل توسعه یابد. لنین گفت که اگر انقلابیون حرفه ای کنترل کارگران را حفظ نکنند، آنگاه آنها اهداف حزب را از دست می دهند و عقاید مخالف را اتخاذ می کنند، یا حتی انقلاب را کاملاً کنار می گذارند.
این جزوه همچنین نشان داد که دیدگاه لنین در مورد روشنفکر سوسیالیست با نظریه مارکسیست همخوانی دارد. به عنوان مثال، لنین با آرمان مارکسیستی طبقه های اجتماعی متوقف شد و در نهایت «پژمردگی دولت» موافقت کرد. اکثر اعضای حزب رفتار نابرابر با کارگران را غیراخلاقی می دانستند و به ایده جامعه کاملاً بی طبقه وفادار بودند. این جزوه همچنین نشان داد که لنین با گروه دیگری از اصلاح طلبان، معروف به «اقتصاددانان» مخالف بود، آنها که طرفدار اصلاحات اقتصادی بودند در حالی که دولت را نسبتاً بدون تغییر ترک می کردند و از نظر لنین، نتوانستند اهمیت اتحاد جمعیت کارگر را در پس اهداف حزب تشخیص دهند.
در دومین کنگره RSDLP، که در اوت ۱۹۰۳ در بروکسل و سپس لندن برگزار شد، لنین و ژولیوس مارتوف در مورد قوانین عضویت حزب اختلاف نظر داشتند. لنین، که توسط گئورگی پلخانف حمایت می شد، می خواست عضویت را به کسانی که تمام وقت از حزب حمایت می کردند و با اطاعت کامل از رهبری حزب منتخب کار می کردند، محدود کند. مارتوف می خواست عضویت خود را به هر کسی «که برنامه حزب را به رسمیت می شناسد و از طریق مادی و با کمک شخصی منظم و تحت هدایت یکی از سازمان های حزب از آن پشتیبانی می کند» گسترش دهد؛ که تمام وقت و انرژی خود را صرف توسعه حزب به سازمانی می کنند که می تواند یک انقلاب موفق پرولتری علیه خودکامگی تزاری را رهبری کند.
... [مشاهده متن کامل]
بلشویک ها پس از تشکیل حزب خود در سال ۱۹۱۲، در طول انقلاب اکتبر در جمهوری روسیه در نوامبر ۱۹۱۷، قدرت را به دست گرفتند و دولت موقت الکساندر کرنسکی را سرنگون کردند و به عنوان تنها حزب حاکم در روسیه شوروی بعدی و کشور جانشین آن، شوروی تبدیل شدند. آنها خود را رهبران پرولتاریای انقلابی روسیه می دانستند. از عقاید و اعمال آنها غالباً تحت عنوان بولشویسم یاد می شود.
جزوه سیاسی "چه باید کرد؟" از لنین که در سال ۱۹۰۱ نوشته شد، به تسریع جدایی بلشویک ها از منشویک کمک کرد. در آلمان، این کتاب در سال ۱۹۰۲ منتشر شد. اما در روسیه، سانسور شدید انتشار و توزیع آن را غیرقانونی اعلام کرد. یکی از نکات اصلی در نوشتن لنین این بود که انقلابی تنها با رهبری قدرتمند که می تواند تمام زندگی خود را وقف این امر کند، حاصل می شود. پس از اینکه انقلاب پیشنهادی با موفقیت دولت را سرنگون کرد، این رهبری قدرتمند قدرت را رها می کند و اجازه می دهد سوسیالیسم به طور کامل توسعه یابد. لنین گفت که اگر انقلابیون حرفه ای کنترل کارگران را حفظ نکنند، آنگاه آنها اهداف حزب را از دست می دهند و عقاید مخالف را اتخاذ می کنند، یا حتی انقلاب را کاملاً کنار می گذارند.
این جزوه همچنین نشان داد که دیدگاه لنین در مورد روشنفکر سوسیالیست با نظریه مارکسیست همخوانی دارد. به عنوان مثال، لنین با آرمان مارکسیستی طبقه های اجتماعی متوقف شد و در نهایت «پژمردگی دولت» موافقت کرد. اکثر اعضای حزب رفتار نابرابر با کارگران را غیراخلاقی می دانستند و به ایده جامعه کاملاً بی طبقه وفادار بودند. این جزوه همچنین نشان داد که لنین با گروه دیگری از اصلاح طلبان، معروف به «اقتصاددانان» مخالف بود، آنها که طرفدار اصلاحات اقتصادی بودند در حالی که دولت را نسبتاً بدون تغییر ترک می کردند و از نظر لنین، نتوانستند اهمیت اتحاد جمعیت کارگر را در پس اهداف حزب تشخیص دهند.
در دومین کنگره RSDLP، که در اوت ۱۹۰۳ در بروکسل و سپس لندن برگزار شد، لنین و ژولیوس مارتوف در مورد قوانین عضویت حزب اختلاف نظر داشتند. لنین، که توسط گئورگی پلخانف حمایت می شد، می خواست عضویت را به کسانی که تمام وقت از حزب حمایت می کردند و با اطاعت کامل از رهبری حزب منتخب کار می کردند، محدود کند. مارتوف می خواست عضویت خود را به هر کسی «که برنامه حزب را به رسمیت می شناسد و از طریق مادی و با کمک شخصی منظم و تحت هدایت یکی از سازمان های حزب از آن پشتیبانی می کند» گسترش دهد؛ که تمام وقت و انرژی خود را صرف توسعه حزب به سازمانی می کنند که می تواند یک انقلاب موفق پرولتری علیه خودکامگی تزاری را رهبری کند.
طرفداران بلشویکسیم